پرسش های خداوند از ما -۴

 

در دومین آیه از سوره مبارکه عنکبوت، خداوند این پرسش را خطاب به انسان ها مطرح فرموده است:

 

 

 

 

نظرات 105 + ارسال نظر
جعفر نداف شرق پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:36 ق.ظ

ایا مردم گمان می کنند اگربگویند ایمان اوردیم انهارا در بوته ازمایش قرارنمی دهیم
انسان همیشه در معرض ازمایش الهی است تا گوهر خود رانشان دهد اصل ونسب انسان با این ازمایشها نشان داده می شود حافظ زیبا گفته است که
گویند سنگ لغل شود در مقام صبر اری شود ولیکن بخون جگرشود
این امتحانات الهی مقام انسان را در پیش خود مشخص خواهد کرد ادعا زیاد است ومدعی هم همچنین ولی در مقام امتحان وابتلا سره از ناسره شناخته می شود

محمد حسین عدالت پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:17 ق.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!
بعضى از مفسران روایتى نقل کرده اند که بر طبق آن یازده آیه آغاز این سوره در مدینه نازل شده ، در مورد مسلمانانى که در مکه بودند و اظهار اسلام مى کردند اما حاضر به هجرت به مدینه نبودند، آنها نامهاى از برادران خود در مدینه دریافت داشتند که در آن تصریح شده بود: ((خدا اقرار به ایمان را از شما نمى پذیرد مگر اینکه هجرت کنید و به سوى ما بیائید)) آنها تصمیم به هجرت گرفتند ومکه خارج شدند، جمعى از مشرکان به تعقیب آنان پرداختند و با آنان پیکار کردند بعضى کشته شدند و بعضى نجات یافتند (و احتمالا بعضى نیز تسلیم شده به مکه بازگشتند).
بعضى دیگر ((آیه دوم )) را در مورد عمار یاسر و جمعى دیگر از مسلمانان نخستین مى دانند که ایمان آوردند و سخت تحت شکنجه دشمنان واقع شدند.
ولى بررسى خود این آیات نشان مى دهد که هیچ دلیلى بر مساءله ارتباط آیات با هجرت در آنها نیست تنها بیانگر فشارهائى است که بر مؤ منان در آن زمان از ناحیه دشمنان ، و حتى گاه از ناحیه پدران و مادران مشرک آنها وارد مى شد.
این آیات مسلمانان را تشویق به استقامت و پایمردى در برابر موج فشار دشمن مى کند.

محمد علی عبدی زاده - سازمان مرکزی - ر پنج‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:31 ب.ظ


آیا مردم پنداشتند که چون گفتند: ایمان آوردیم، رها مى‏شوند ودیگر مورد آزمایش قرار نمى‏گیرند؟
1- ایمان، تنها با زبان و شعار نیست، و مدّعیان ایمان حتماً آزموده مى‏شوند. «أحسب... هم لایفتنون» (ادّعا کافى نیست، باید عملکرد را دید وقضاوت کرد.)
2- آزمایش، یک سنّت و برنامه‏ى الهى در طول تاریخ است
- دلیل آزمایش‏هاى الهى، عینى و محقّق شدن علم ازلى خداوند و جدا شدن مؤمنان واقعى و شکوفا شدن استعدادهاى درونى و به فعلیّت رسیدن آنهاست.
اینطوری نیست که بگوییم ایمان داریم و مورد ازمایش هم از سوی خداوند قرار نگیریم

الهام محمدی-سازمان مرکزی شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:13 ق.ظ

(آیا مردم پنداشته اند که چون بگویند : ایمان آوردیم رهایشان می کنند و دیگر نمی آزمایندشان؟)غرض خداوند از ایمان مردم تنها در این نیست که به زبان بگویند ایمان آوردیم . بلکه غرض حقبقت ایمان است که تندباد فتنه ها بیشتر فشار بیاوردپابرجا و ریشه دار تر می گردد. پس مردم خیال نکنند به صرف اینکه بگویند ایمان آوردیم دست از سرشان برمی دارند ودر بوته آزمایش قرار نمی گیرند بلکه حتما امتحان می شوند تا آنچه در دل نهان دارندظاهر شود .

اعظم بدری - سازمان مرکزی شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:26 ق.ظ

آیا مردم گمان می کنند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود وا گذارده خواهند شد و امتحان نمی شوند. آری امتحان یک سنت همیشگی و جاودان الهی است . تا بدین وسیله ایمان و تقوی و شخصیت و پاکی و آزادگی افراد مشخص شود. در مقام ادعا هر کس می تواند خود را برترین و فداکارترین و با تقواترین انسانها معرفی کند و صحت و سقم این امتحان مشخص نمی شود مگر با آزمونهایی که خداوند بر سر راه انسانها قرار می دهد در مشکلات و گرفتاریها و درد و مصیبتها و جنگها و نزاعها و قحطی و گرانی و ... هوای نفس اینها هر کدام وسیله آزمایشی است که خداوند با آنها انسان را می آزماید و پیروزی بر آنها جز با تلاش و کوشش مستمر و تکیه بر لطف خداوند حاصل نخواهد شد.

طاهره جاویدی/عضو هیئت علمی دانشکده شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:23 ق.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!
((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ).
بعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است ، امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست ، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است . مى فرماید: ((ما کسانى را که قبل از آنها بودند آزمایش کردیم )) (ولقد فتنا الذین من قبلهم ).
آنها را نیز در کوره هاى سخت امتحان افکندیم ، آنها نیز همچون شما در فشار دشمنان بیرحم و جاهل و بیخبر و متعصب و لجوج قرار داشتند، همیشه میدان امتحان باز بوده و گروهى در این میدان شرکت داشته اند.
باید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هر کس مى تواند خود را برترین مؤ من ، بالاترین مجاهد، و فداکارترین انسان معرفى کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود، باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونى و آمادگیهاى روحى با این گفته ها هماهنگ یا ناهماهنگ است ؟
آرى ((باید خدا بداند چه کسانى راست مى گویند، و چه کسانى دروغگو هستند))
به عبارت دیگر این عالم همچون یک ((دانشگاه )) یا یک ((مزرعه )) است (این تشبیهات در متون احادیث اسلامى وارد شده ) برنامه این است که در دانشگاه استعدادها شکوفا گردد، لیاقتها پرورش یابد، و آنچه در مرحله ((قوه )) است به ((فعلیت )) برسد.
باید در این مزرعه نهاد بذرها ظاهر گردد، و از درون آنها جوانه ها بیرون آید، جوانه ها سر از خاک بردارند، پرورش یابند، نهال کوچکى شوند و سرانجام درختى تنومند و بارور، و این امور هرگز بدون آزمایش و امتحان ممکن نیست .
و از اینجا مى فهمیم که آزمایشهاى الهى نه براى شناخت افراد است ، بلکه براى پرورش و شکوفائى استعدادها است .
بنابراین اگر ما آزمایش مى کنیم براى کشف مجهولى است ، اما اگر خداوند آزمایش مى کند براى کشف مجهول نیست که علمش به همه چیز احاطه دارد بلکه براى پرورش ‍ استعدادها و به فعلیت رسانیدن قوه ها است .

سمیه تواضعی شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:24 ق.ظ

ایا مردم گمان کردند همین که گفتند ایمان اورده اند رها میشوند و ازمایش نمیشوند .
باور کردن این خیال در زندگی اجتماعی انسانها ی منطقی هم محال است
هر چیزی یک قیمتی دارد که برای داشتنش باید ان قیمت را پرداخت .
برای برخورداری از یک خوبی شاید مجبور شویم سختی هایی را تحمل کنیم تا لایق ان برخورداری شویم
این یعنی واقعا خواهان آن خوبی هستیم فقط حرف نیست با عمل ثابت میشود .
خدا چنین ایمانی را قبول دارد که بنده اش پای حرفش باستد و به خودش ثابت کند که تا کجا حاضر است برای ایمانش از خودش بگذرد
چون خدا از دل بنده هایش اگاه است و این ازمایش ها برای این است که به خود انسان ثابت شود که تا کجا پای ایمانش میاستد این اتمام حجت خدا با مردم است.

هر دو عالم قیمت خود گفته ای
نرخ بالا کن که ارزانی هنوز

سید علی موسوی بایگی-دانشکده علوم اد شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:11 ق.ظ

بسیاری از ما انسانها اگر تاملی در این آیه داشته باشیم دیگر در برابر کوچکترین ناملایمات دنیا که براستی بوته آزمونی از جانب حق است از خود ضعف نشان نمی دهیم.ایمان تنها لقلقه زبانی ما شده یا محصول توارث از مومنین و فراموش کرده ایم که یکی از مهمترین سنن الهی سنت ابتلا است و ما در سایه هر عمل شایسته و ناشایست خود در پرتو آزمایش الهی هستیم و ایکاش با تاملی در این آیه حداقل به اندازه جهد و رقابتی که برای پیروزی در امتحانات دنیوی از خود نشان میدهیم برای امتحانات الهی همت کرده و خود را آماده و عملمان را مورد مداقه قرار می دادیم. اما فراموش نکنیم که اینجا تفاوتی هست! وقت کم است و سوالات زیاد.پس بشتابیم که خیلی زود دیر میشود.

[ بدون نام ] شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:14 ق.ظ

زهراکرد- دانشکده مهندسی
آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت دهند به حال خود واگذارده شدند و امتحان نمی شوند- چرا که در مقام ادعا هر کس می تواند خود را برترین مومن ،بالاترین مجاهد و فداکارترین انسان معرفی کند باید وزن و قیمت و ارزش این ادعا از طریق آزمون روشن گردد. باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونی و آمادیگیهای روحی با این گفته ها هماهنگ یا ناهماهنگ می باشد -خدایا به من تلاش در شکست،صبر در ناامیدی، رفتن بی همراه، خدمت بی نان، مناعت بی غرور، عشق بی هوس را روزی کن

صدیقه عشقی - سازمان مرکزی شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:08 ب.ظ

- ایا مردم گمان کردند همین که بگویند ایمان آوردیم به حال خود رها می شوند وآزمایش نخواهند شد؟
دراین آیه خداوند متعال می فرماید: آیا زمانی که انسان فقط به صورت ظاهری به زبان بگوید ایمان آوردم درست است .ایمان واقعی به خداوند از ضمیر وباطن انسان بلند می شود وبا تکلم وادعای ظاهری کارساز نیست.برخی مردم درتنگناهای سخت دنیای مادی از آفریننده گیتی دخواست کمک می کنند وهمین که کار از کارگذشت نه خدایی ونه آخرتی . ایمان واقعی درگوشت وخون مومن واقعی جا گرفته وهمیشه منتظر آزمایشهای خداوند است ؟ بنلابراین اگرزمانی مورد امتحان وآزمایش قرار می گیریم این از آیات حضرت حق است.

سید سعید حجت( پژوهشکده علوم گیاهی) شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:01 ب.ظ

سوال چهارم
آیه 2 سوره عنکبوت
بسم الله الرحمن الرحیم
أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ

آیا مردم پنداشته اند که چون بگویند : ایمان آوردیم ، رهایشان می کنند، ودیگر نمی آزمایندشان
بطورکلى مى توان گفت بحثهاى این سوره در چهار بخش خلاصه مى شود:
1ـ بـخـش آغـاز این سوره که پیرامون مساله ((امتحان )) و ((وضع منافقان )) است واین دو پیوند ناگسستنى با هم دارند.
2ـ بـخش دیگرى که در حقیقت براى دلدارى پیامبر(ص ) و مؤمنان اندک نخستین از طریق بیان گوشه هایى از سرنوشت پیامبران بزرگى همچون نوح وابراهیم و لوط و شعیب است .
3ـ بخش دیگرى از توحید, نشانه هاى خدا در عالم آفرینش , و مبارزه باشرک , سخن مى گوید.
4ـ قـسـمـت دیـگـرى از ایـن سـوره بـر مـحـور ضـعـف و ناتوانى معبودهاى ساختگى , و عابدان ((عنکبوت صفت )) آنها و همچنین عظمت قرآن و دلائل حقانیت پیامبر اسلام و لجاجت مخالفان و نیز یک سلسله مسائل تربیتى همچون نماز, نیکى به پدر و مادر, و اعمال صالح دور مى زند.
نـامـگذارى این سوره به ((سوره عنکبوت )) از آیه 41 آن گرفته شده که بت پرستان را که تکیه بر غیر خدا مى کنند تشبیه به عنکبوت مى کند که تکیه گاهش ,تارهاى سست و بى بنیاد است .
بـعـد از ذکـر حـروف مقطعه به یکى از مهمترین مسائل زندگى بشر که مساله شداید و فشارها و آزمونهاى الهى است اشاره کرده , مى گوید: ((آیا مردم گمان کردندهمین اندازه که اظهار ایمان کنند (و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند) به حال خود واگذارده خواهند شد و آنها امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا وهم لا یفتنون ).(آیه )ـبعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى اسـت , امـتـحـان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست , سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است , مى فرماید: ((ماکسانى را که قبل از آنها بودند آزمایش کردیم )) (ولقد فتنا الذین من قبلهم ).
آنـهـا را نیز در کوره هاى سخت امتحان افکندیم , آنها نیز همچون شما در فشاردشمنان بى رحم و جاهل و بى خبر و متعصب و لجوج قرار داشتند.بـاید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هرکس مى تواند خود را برترین مؤمن , بالاترین مجاهد, و فداکارترین انسان معرفى کند, باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود.آرى ((بـایـد خدا بداند چه کسانى راست مى گویند, و چه کسانى دروغگوهستند)) (فلیعلمن اللّه الذین صدقوا ولیعلمن الکاذبـین ).بـدیهى است خدا همه اینها را مى داند, منظور از ((علم )) در اینجا ظهور آثار وشواهد عملى است , یعنى باید علم خدا درباره مردم عملا در خارج پیاده شود, وتحقق عینى یابد, و هر کس آنچه را در درون دارد بیرون ریزد, تا ثواب و جزا و کیفرمفهوم داشته باشد.
از سیاق آیات این سوره و مخصوصا آیات اول سوره بر می آید که بعضی از کسانی که در مکه و قبل از هجرت ، به رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ایمان آورده بودند ، از ترس فتنه ای که از ناحیه مشرکین تهدیدشان می کرد، از ایمان خود برگشته بودند، چون مشرکین دست از سر مسلمانان بر نمی داشتند ، و مرتب آنان را دعوت می کردند به اینکه از ایمان به آنجناب برگردند ، و ضمانت می دادند که اگر برگردید هر ضرری از این بابت دیدید ما جبران می کنیم ، همچنان که اگر برنگردید بلا به سرتان می آوریم ، و آن قدر شکنجه تان می کنیم تا به کیش ما بر گردید / که آیه و قال الذین کفروا للذین آمنوا اتبعوا سبیلنا ولنحمل خطا یاکم / و آیه شریفه و من الناس من یقول آمنا بالله فاذا اوذی فی الله جعل فتنه الناس کعذاب الله / متضمن این معانی است / و گویااز این عده که ازایمان خود رجوع کرده اند کسانی بوده اند که رجوعشان به خاطر مجاهدت و تهدید و تشویق پدر و مادرشان بوده ، مانند بعضی از فرزندان مشرکین که از آیه شریفه و وصینا الانسان بوالدیه حسنا و ان جاهداک لتشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطیعهما این معنا استشمام می شود ، و این سوره درباره این عده نازل شده است / پس غرض سوره به طوری که از اول و آخرش و سیاق جاری در سراسرش استفاده می شود ، این است که : غرض خدای تعالی از ایمان مردم تنها این نیست که به زبان بگویند ایمان آوردیم ، بلکه غرض ، حقیقت ایمان است ، که تند باد فتنه ها بیشتر فشار بیاورد ، پا بر جا و ریشه دارتر می گردد / پس غرض سوره اعلام این معنا است که مردم خیال نکنند به صرف اینکه بگویند ایمان آوردیم دست از سرشان برمی دارند ،و در بوته آزمایش قرار نمی گیرند ، نه بلکه حتما امتحان می شوند ، تا آنچه در دل نهان دارند ظاهر شود و معلوم شود ایمان است یا کفر ، فلیعملن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین = پس خدا حتما باید معلوم کند آن کسانی را که در دعوی ایمان راست می گویند، و آنهایی که در این دعوی دروغگویند/ پس فتنه و محنت یکی از سنت های الهی است که به هیچ وجه و درباره هیچ کس از آن گذشت نمی شود ، همان طور که در امت های گذشته از قبیل قوم نوح ، عاد ، ثمود ، قوم ابراهیم ، لوط ، شعیب و موسی جریان یافت ، و جمعی استقامت ورزیده و جمعی دیگر هلاک شدند و در امت های حاضر و آینده نیز جریان خواهد داشت ، و خدا به کسی ظلم نکرده ، و نمی کند ، این خود امت ها و اشخاصند که به خود ظلم می کنند / پس کسی که می گوید من به خدا ایمان آوردم باید در برابر ایمانش صبر کند ، و خدای یگانه را بپرستد و چون قیام به وظایف دینی برایش دشوار و یا غیر ممکن شد باید به دیاری دیگر مهاجرت کند ، دیاری و سرزمینی که در آنجا بتواند به وظیفه های خود عمل کند ، چون ، زمین خدا وسیع است / و هرگز نباید به خاطر ترس از گرسنگی و سایر امور زندگی از مهاجرت چشم بپوشد ، برای اینکه رزق بندگان به عهده خدا است.

امیر حسین کفش کنان - دانشکده فنی مهن شنبه 15 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:15 ب.ظ

سلام علیکم
این آیه اشاره آزمایش های الهی نسبت به ایمان آورندگان را خاطر نشان میکند و می فرماید : آیا انسان گمان میکند همین اندازه که بگوید ایمان آوردم رها میشود و دیگر مورد آزمایش قرار نخواهد گرفت ؟
به عبارت دیگر ایمان آوردن همواره همراه آزمایش الهی است و این دو اموری لازم و ملزوم یکدیگرند ؛ انسان مدعی همواره در طول حیاتش مطابق با ایمانی که مدعی داشتن آن مشود مورد آزمایش قرار میگیرد تا موفقیت در این مراحل دلیلی بر صدق ادعای او باشد .
التماس دعا

سید جلال زمانیان کشفی-دانشکده علوم یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:57 ق.ظ

به نام خدا
بارخدایا سلام.میدانم که درلحظه لحظه های عمرامتحان میشوم.
میدانم که سرتاسروجودم:
چشمان گناهکارم
گوشهای خطاکارم
زبان عصیانگرم
شکم هرزه چرانم
قدمهای سنگین ازبارمعصیتم
ودستهای آلوده به پلیدیم
همه درحال گناه هستند.
اماخدایامیدانم
که دریای لطف توآتش عذاب راخاموش خواهد کرد.
خدایادرآتش وخون
در دریای طوفان زده آخرالزمان
درکشتی به گل نشسته اعمالم
ودرلحظهء لقاء
این توهستی که بایددستم رابگیری.
این توهستی که باید من رانجات دهی
که هرکه رامیخواهی هدایت میکنی.

۸۴۱۳۱۴۰۰۶۶ دانشکده ادبیات یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:00 ق.ظ

معنی آیه:آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!
امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است.باید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هر کس مى تواند خود را برترین مؤ من ، بالاترین مجاهد، و فداکارترین انسان معرفى کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود، باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونى و آمادگیهاى روحى با این گفته ها هماهنگ یا ناهماهنگ است ؟
۸۴۱۳۱۴۰۰۶۶ دانشکده ادبیات

محمد حسن کفش کنان یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:34 ق.ظ

آیا مردم گمان کرده اند ، همین که بگویند : ایمان آوردیم ، رها می شوند و آنان [ به وسیله جان ، مال ، اولاد و حوادث ] مورد آزمایش قرار نمی گیرند ؟
دانشکده مهندسی
مهندسی شیمی۸۳۱۲۴۴۰۳۸۵

بنفشه مظلوم.رشته ی حقوق. یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:46 ق.ظ

مردمان بندگان دنیایند و دین اویزه ی زبانشان. ایا مردم میپندارند رها می شوند همین که گفتند ایمان اوردیم و ازمایش نمیشوند. ایه اشاره به سنت امتحان الهی دارد تا انسان خود به راست و دروغ ادعا های خود برسد و ایمان تنها اویزهای بر زبان نباشد

سید سعید حجت( پژوهشکده علوم گیاهی) یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:01 ق.ظ

سوال چهارم
آیه 2 سوره عنکبوت
بسم الله الرحمن الرحیم
أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ

آیا مردم پنداشته اند که چون بگویند : ایمان آوردیم ، رهایشان می کنند، ودیگر نمی آزمایندشان
بطورکلى مى توان گفت بحثهاى این سوره در چهار بخش خلاصه مى شود:
1ـ بـخـش آغـاز این سوره که پیرامون مساله ((امتحان )) و ((وضع منافقان )) است واین دو پیوند ناگسستنى با هم دارند.
2ـ بـخش دیگرى که در حقیقت براى دلدارى پیامبر(ص ) و مؤمنان اندک نخستین از طریق بیان گوشه هایى از سرنوشت پیامبران بزرگى همچون نوح وابراهیم و لوط و شعیب است .
3ـ بخش دیگرى از توحید, نشانه هاى خدا در عالم آفرینش , و مبارزه باشرک , سخن مى گوید.
4ـ قـسـمـت دیـگـرى از ایـن سـوره بـر مـحـور ضـعـف و ناتوانى معبودهاى ساختگى , و عابدان ((عنکبوت صفت )) آنها و همچنین عظمت قرآن و دلائل حقانیت پیامبر اسلام و لجاجت مخالفان و نیز یک سلسله مسائل تربیتى همچون نماز, نیکى به پدر و مادر, و اعمال صالح دور مى زند.
نـامـگذارى این سوره به ((سوره عنکبوت )) از آیه 41 آن گرفته شده که بت پرستان را که تکیه بر غیر خدا مى کنند تشبیه به عنکبوت مى کند که تکیه گاهش ,تارهاى سست و بى بنیاد است .
بـعـد از ذکـر حـروف مقطعه به یکى از مهمترین مسائل زندگى بشر که مساله شداید و فشارها و آزمونهاى الهى است اشاره کرده , مى گوید: ((آیا مردم گمان کردندهمین اندازه که اظهار ایمان کنند (و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند) به حال خود واگذارده خواهند شد و آنها امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا وهم لا یفتنون ).(آیه )ـبعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى اسـت , امـتـحـان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست , سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است , مى فرماید: ((ماکسانى را که قبل از آنها بودند آزمایش کردیم )) (ولقد فتنا الذین من قبلهم ).
آنـهـا را نیز در کوره هاى سخت امتحان افکندیم , آنها نیز همچون شما در فشاردشمنان بى رحم و جاهل و بى خبر و متعصب و لجوج قرار داشتند.بـاید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هرکس مى تواند خود را برترین مؤمن , بالاترین مجاهد, و فداکارترین انسان معرفى کند, باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود.آرى ((بـایـد خدا بداند چه کسانى راست مى گویند, و چه کسانى دروغگوهستند)) (فلیعلمن اللّه الذین صدقوا ولیعلمن الکاذبـین ).بـدیهى است خدا همه اینها را مى داند, منظور از ((علم )) در اینجا ظهور آثار وشواهد عملى است , یعنى باید علم خدا درباره مردم عملا در خارج پیاده شود, وتحقق عینى یابد, و هر کس آنچه را در درون دارد بیرون ریزد, تا ثواب و جزا و کیفرمفهوم داشته باشد.
از سیاق آیات این سوره و مخصوصا آیات اول سوره بر می آید که بعضی از کسانی که در مکه و قبل از هجرت ، به رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ایمان آورده بودند ، از ترس فتنه ای که از ناحیه مشرکین تهدیدشان می کرد، از ایمان خود برگشته بودند، چون مشرکین دست از سر مسلمانان بر نمی داشتند ، و مرتب آنان را دعوت می کردند به اینکه از ایمان به آنجناب برگردند ، و ضمانت می دادند که اگر برگردید هر ضرری از این بابت دیدید ما جبران می کنیم ، همچنان که اگر برنگردید بلا به سرتان می آوریم ، و آن قدر شکنجه تان می کنیم تا به کیش ما بر گردید / که آیه و قال الذین کفروا للذین آمنوا اتبعوا سبیلنا ولنحمل خطا یاکم / و آیه شریفه و من الناس من یقول آمنا بالله فاذا اوذی فی الله جعل فتنه الناس کعذاب الله / متضمن این معانی است / و گویااز این عده که ازایمان خود رجوع کرده اند کسانی بوده اند که رجوعشان به خاطر مجاهدت و تهدید و تشویق پدر و مادرشان بوده ، مانند بعضی از فرزندان مشرکین که از آیه شریفه و وصینا الانسان بوالدیه حسنا و ان جاهداک لتشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطیعهما این معنا استشمام می شود ، و این سوره درباره این عده نازل شده است / پس غرض سوره به طوری که از اول و آخرش و سیاق جاری در سراسرش استفاده می شود ، این است که : غرض خدای تعالی از ایمان مردم تنها این نیست که به زبان بگویند ایمان آوردیم ، بلکه غرض ، حقیقت ایمان است ، که تند باد فتنه ها بیشتر فشار بیاورد ، پا بر جا و ریشه دارتر می گردد / پس غرض سوره اعلام این معنا است که مردم خیال نکنند به صرف اینکه بگویند ایمان آوردیم دست از سرشان برمی دارند ،و در بوته آزمایش قرار نمی گیرند ، نه بلکه حتما امتحان می شوند ، تا آنچه در دل نهان دارند ظاهر شود و معلوم شود ایمان است یا کفر ، فلیعملن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین = پس خدا حتما باید معلوم کند آن کسانی را که در دعوی ایمان راست می گویند، و آنهایی که در این دعوی دروغگویند/ پس فتنه و محنت یکی از سنت های الهی است که به هیچ وجه و درباره هیچ کس از آن گذشت نمی شود ، همان طور که در امت های گذشته از قبیل قوم نوح ، عاد ، ثمود ، قوم ابراهیم ، لوط ، شعیب و موسی جریان یافت ، و جمعی استقامت ورزیده و جمعی دیگر هلاک شدند و در امت های حاضر و آینده نیز جریان خواهد داشت ، و خدا به کسی ظلم نکرده ، و نمی کند ، این خود امت ها و اشخاصند که به خود ظلم می کنند / پس کسی که می گوید من به خدا ایمان آوردم باید در برابر ایمانش صبر کند ، و خدای یگانه را بپرستد و چون قیام به وظایف دینی برایش دشوار و یا غیر ممکن شد باید به دیاری دیگر مهاجرت کند ، دیاری و سرزمینی که در آنجا بتواند به وظیفه های خود عمل کند ، چون ، زمین خدا وسیع است / و هرگز نباید به خاطر ترس از گرسنگی و سایر امور زندگی از مهاجرت چشم بپوشد ، برای اینکه رزق بندگان به عهده خدا است.

زهره زاغیان . سازمان مرکزی یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:56 ق.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد .
باید امتحان در کار باشد چون در مقام ادعا هر کس می تواند خود را برترین مومن و بالاترین مجاهد و فداکارترین انسان معرفی کند که باید قیمت و ارزش ادعاها از طریق آزمون روشن شود و با آزمایش است که معلوم می شود نیات درونی انسان با گفته هایش هماهنگ است یا خیر ؟

[ بدون نام ] یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:31 ق.ظ

زهراکرد- دانشکده مهندسی
آیا مردم گمان کردند که به حال خود رها می شوندوآزمایش نخواهندشد. باید آزمایشی باشد که خوب و بدو مومن و مجاهد از هم تشخیص داده شوند. باید وزن و قیمت ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود. باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونی ما انسانها با دنیای بیرون هماهنگ دارد .
خدایا به من تلاش در صبر
صبر در ناامیدی
رفتن بی همراه
فدارکاری در سکوت
خدمت بی نان را روزی کن

محمود عزیزی یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:36 ب.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟

علی رحمانی نسب یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:36 ب.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟

مجتبی رضایی یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:24 ب.ظ

2 - آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟

محمدرضا رجب زاده - علوم اداری و اقتص یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:56 ب.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!

خداوند در این آیه موضوع امتحان عمومى انسانها را مطرح مى کند.
آزمایش الهى یک سنت جاویدان است و سنتى است که در تمام امتهاى پیشین و برای تمام انساهایی که از خلقت آدم تا به حال در این سرای فانی چند صباحی زیسته اند جارى بوده است.

خدایا .....
هرگز چنین نبوده و نخواهد بود که هر کس درمقام ادعا خود را با ایمان و پرهیزگار معرفی کند و در این دنیا در کوره سختیها و مصائب و لذات و ظواهر دنیا آزمایش و امتحان نشود و بدون اینکه عیار وجودش برایش آشکار شود به فردوس برین تو راه یابد ...!

به وحدانیتت قسم که آنان که چنین فکر می کنند :همین که اظهار ایمان کنند در صف مومنانت قرار می گیرند و در بهشت برینت جای خواهند داشت سخت در اشتباهند.

خدایا .....
بسیار پر واضح است که تو مرا در کوره آزمایش و امتحانت چنان ذوب می کنی که عنصر وجودم به جوش آید و ناخالصیهای وجودم بر من آشکار شود و الا به عظمتت قسم که تو می دانی که در اعماق وجودم چه می گذرد و از هر قصد و نیتم و عاقبتم به خوبی آگاهی ....!

خدایا ....
از تو می خواهم و تمنا دارم که آزمایش و امتحانت را من سهل گردانی و مرا کمک کنی تا در بوته آزمایش هایت ناخالصیهای وجودم ذوب گردد و طلای وجودم خلوص و عیار کافی برای ملحق شدن به معدن اصلیش که همانا وصل و لقای تو باشد و بهره مند شدن از رحمتت و مغفرتت را داشته باشد.
انشاء الله ......

امیر خجسته کاشانی یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:58 ب.ظ

معنی آیه ۲ سوره عنکبوت به این شرح است که ؛ ایا مردم گمان کردند به حال خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد؟
در تفسیر این آیه برخی عمار و یاسر و مسلمانان دیگر را مورد خطاب این آیه می دانند .
جالب اینکه در حدیثی که در اصول کافی از بعضی از معصومین در تفسیر آیه۲ سوره عنکبوت میخوانیم اینچنین است که ؛ همانگونه که طلا در کوره آزمایش می شود و آزمایش میشوند و ناخالصی های طلا را از بین می برند و آن خالص می شود مومنانی هم که ایمان آوردهند همان اندازه که اظهار ایمان میکنند کافی نیست و باید مورد آزمایش خداوند قرار گیرند.ژ
در توضیح این آیه این طور میتوان نوشت که این سئوال که آیا ما انسان ها مورد امتحان قرار می گیریمک یا نه سئوال اتنسان از ابتدای خلقت بوده و به این سئوال در این آیه پاسخ داده می شود و جای شک باقی نمیگذارد که جهان آخرت در کار است.
واین است نشانهی حکیم بودن خداوند

نزهت مهاجرنسب دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:33 ق.ظ

آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟

براستی آیا همین کافی است که بگوییم مسلمانیم . آیا ما براستی ایمان آورده ایم یا فقط اسلام آورده ایم؟
من می گویم ما فقط مسلمان زاده ایم . اگر ایمانی در قلبهای ما جاری باشد با جرقه ای آتش می گیرد . با اندوهی فریاد بر می آورد . نه اینکه از دیدن اینهمه فساد تباهی . جنایت . بی عدالتی . ظلم با دیدن اینهمه قهر خداوند باز هم به همان شیوه خویش ادامه دهیم . نه تدبری در متن اسلام . نه تعقلی در دین و مذهب . نه بازگشت به وجدان . نه یادآوری آیات قرآن . ما براستی ایمان داریم ؟ که با این همه آزمایش و این همه مظاهر قدرت الهی باز هم حق دیگران را ضایع می کنیم . دروغ می گوییم . غیبت می کنیم . تهمت می زنیم .
و باز مدعی هستیم که مسلمانیم و مومن . آیا همین کافی است ؟

مجتبی دهستانی دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:52 ق.ظ

انسان آفریده نشده مگر برای بندگی و عبادت. و خداوند انسان را در تمام مراحل زندگی اش و تمام لحظه ها و هر حرکتی که انسان انجام می دهد مورد امتحان خداوند تبارک و تعالی می باشد. حتی بعد از ایمان بخدا و رسول او و ائمه اطهار. زیرا شیطان بیکار نمی شیند و مرتب انسان را مورد وسوسه قرار می دهد. البته ذکر این دعا پیرامون همین معناست:
اللهم لا تزغ قلوبنا بعد از هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب.

مژگان ثابت تیموری-پژوهشکده علوم گی دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:42 ق.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!
آزمایش الهى یک سنت جاویدان
در این آیه به یکى از مهمترین مسائل زندگى بشر که مساءله شدائد و فشارها و آزمونهاى الهى است اشاره مى کند.
نخست مى گوید: ((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوندبه هر حال عافیت طلبانى که گمان مى کنند همین اندازه که اظهار ایمان کنند در صف مؤ منان قرار مى گیرند و در اعلى علیین بهشت همنشین پیامبران و صدیقین و شهداء خواهند بود سخت در اشتباهند.))؟
اگر خداوند متعال ما را خلق کرده باشد تا بدون هدف دنیا را بگذرانیم و هیچ ثمری از اعمال و این عمر کوتاه نداشته باشیم و هر طور که دلخواه ما باشد بدون هدف بدون امید به آینده بدون در نظر داشتن اطرافیان هر کار بخواهی انجام دهی هر اثری بر اطراف خود بخواهی بگذاری و هیچ عقوبتی از نتیجه اعمال تو در انتظارت نباشد. این نه تنها از عدالت؛ حکمت و وجود خداوند دور است بلکه حتی عقل انسان نیز آنرا نمی پذیرد.

تواناـکشاورزی دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:45 ق.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!بعد از ذکر حروف مقطعه به یکى از مهمترین مسائل زندگى بشر که مساءله شدائد و فشارها و آزمونهاى الهى است اشاره مى کند.
نخست مى گوید: ((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ).
بعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است ، امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست ، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است .

زهرا نعیمی -دانشکده علوم اداری دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:57 ق.ظ

ابه دو سوره عنکبوت
1-آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!
2- بعد از ذکر حروف مقطعه به یکى از مهمترین مسائل زندگى بشر که مساءله شدائد و فشارها و آزمونهاى الهى است اشاره مى کند.
نخست مى گوید: ((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ).
بعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است ، امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست ، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است .
آزمایشهاى الهى نه براى شناخت افراد است ، بلکه براى پرورش و شکوفائى استعدادها است .
بنابراین اگر ما آزمایش مى کنیم براى کشف مجهولى است ، اما اگر خداوند آزمایش مى کند براى کشف مجهول نیست که علمش به همه چیز احاطه دارد بلکه براى پرورش استعدادها و به فعلیت رسانیدن قوه ها است
.3- کلمه ((حسب (( از ماده حسبان است که معناى پندار را مى دهد و جمله ((ان یترکوا(( قائم مقام دو مفعول آن است ، (چون این ماده همیشه دو مفعول مى گیرد، همچنان که در فارسى هم مى گوییم : من فلانى را پسر فلانى پنداشتم )، و جمله ((ان یقولوا(( با تقدیر باء سببیت (بان یقولوا) مى باشد و کلمه ((فتنه (( به معناى آزمایش است ، و چه بسا بر معناى مصیبت و عذاب اطلاق شود، که معناى اول با سیاق سازگارتر است ، و استفهام در آیه استفهام انکارى است
و معناى آن این است که : آیا مردم گمان کرده اند که به صرف اینکه بگویند ایمان آوردیم متعرضشان نمى شوند، و با بلاها و مصیبت ها آزمایش نمى گردند، آزمایشى که با آن آنچه در نهان دارند از صدق و کذب آشکار شود؟ بعضى از مفسرین در معناى آن گفته اند: ((و آیا مردم گمان کرده اند که به هیچ بلیه اى مبتلا نمى شوند چون که گفته اند ایمان آوردیم و خلاصه بلا و مصیبت مخصوص کفار است اما مؤ منین به خاطر آن کرامت و احترامى که نزد خدا دارند دچار هیچ مصیبتى نمى شوند؟((
و لیکن این معنا از نظر سیاق آیات معناى بعیدى است.
4- به نظر من خداوند در این ایه می خواهد که به انسان نشان دهد و ثابت کند که او واقعا چه شخصیتی دارد و نقاط ضعف واقعی او در کجاست . این امتحانات برای این است که انسان ایمان خود را محک بزندو دروغ یا صدق گفته اش بر خودش ثابت شود.

مصطفی نوایی ـدانشکده علوم اداری وا دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:17 ب.ظ

آیا مردم می پندارند همین که بگویند ایمان آوردیم به خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد؟!
در این سخن از امتحان و آزمایش مردم است .قرآن با سوالی جدّی که همه را تکان می دهد وبه تفکّر وا می دارد می پرسد:«آیا مردم می پندارند همین که بگویند ایمان آوردیم به خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد».پیداست که چنین نیست.
کسی که ایمان خود را به خدا وپیامبر او اعلام می کند واز دل وجان معنای واقعی «لا اله الا الله » و «محمّد رسول الله »را باور می دارد در واقع جهان بینی ومکتب خاصی برای خود انتخاب کرده و زندگی بخصوصی را آغاز نموده و قدم در راه معینی نهاده است . زندگی دینی واسلامی ،به معنی داشتن یک انضباط فکری و یک انضباط عملی است.
فرد مسلمان برای خود ارزشها ومعیارها و ضابطه هایی دارد، او نمی تواند نسبت به آنچه در پیرامون خود می بیند ساکت وبی اعتنا باشد بلکه ناچار است از بعضی آرمانها و اندیشه ها حمایت کند وبا بعضی دیگر مخالفت نماید.
طبیعی است که چنین کسی در جامعه دارای «جاذبه » و«دافعه » خواهد بود ودوستان ودشمنانی خواهد داشت.چه بسا که دشمنان او به مخالفت وآزار وی برخیزند واز بی اعتنایی وتمسخر گرفته تا شکنجه وقتل ،همه گونه اقدامی در مقابل او انجام دهند.
فشار وآزار مخالفان از یک سو و وسوسه وفریب دنیا ومظاهر رفاه و آسایش آن از سوی دیگر ،فرد را بر سر دو راهی انتخاب قرار می دهد. اینجاست که امتحان الهی پیش می آید و مو منان آزمایش می شوند تا معلوم شود آنان که حقیقتا ایمان آورده اند و حاضرند در راه ایمان خود ،رنج و ناراحتی را تحمل کنند چه کسانی هستند؟
ای خدای پاک و بی انباز ویار دسـت گیر و جـرم ما را واگـذار
یاد ده ما را سخن های دقیق کان به رحم آرد تو را ای خوش رفیق
گر خطا گفتیم ، اصلاحش تو کن مصلحـی تو ،ای تو سـلطان سخـن
کیمیا داری که تبدیلش کنی گر چه جوی خـون بود ، نیلـش کنی
این چنین مینا گری ها کار توست این چنیـن اکسیر ها زاسرار توسـت

مصطفی نوایی – دانشکده علوم اداری واقتصادی

علی رحمانی نسب دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:13 ب.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟

[ بدون نام ] دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:52 ب.ظ

آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟
در این استفهام انکاری به یکی از مهمترین مسائل زندگی بشر که مسئله شدائد و فشارها و آزمونهای الهی است اشاره شده است.آزمایشی که با آن آنچه در نهان دارند از صدق و کذب آشکار شود. هرچند که خدا میداند .
خدایا هر لحظه زندگی ما امتحان است کمک کن تا از تمام این آزمونها سربلند بیرون آییم.

[ بدون نام ] دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:23 ب.ظ

نه !چگونه ممکن است همیشه خود را در بوته آرمایش ودر دام
قتنه ها بیابم وبپندارم که مرا رها کرده ای .مهربانا! باورت کرده ام .پس یاورم باش .

محسن برغمدی ـدانشگده تربیت بدنی دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:34 ب.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!
مسائل زندگى بشر که مساءله شدائد و فشارها و آزمونهاى الهى است اشاره مى کند.
آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟!

هادی برزگر ۸۵۱۲۲۵۲۲۴۵ علوم تربیتی دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:22 ب.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!
آزمایش براى تحقق بخشیدن به نیات و صفات درونى است .
و به عبارت دیگر این عالم همچون یک ((دانشگاه )) یا یک ((مزرعه )) است (این تشبیهات در متون احادیث اسلامى وارد شده ) برنامه این است که در دانشگاه استعدادها شکوفا گردد، لیاقتها پرورش یابد، و آنچه در مرحله ((قوه )) است به ((فعلیت )) برسد.
باید در این مزرعه نهاد بذرها ظاهر گردد، و از درون آنها جوانه ها بیرون آید، جوانه ها سر از خاک بردارند، پرورش یابند، نهال کوچکى شوند و سرانجام درختى تنومند و بارور، و این امور هرگز بدون آزمایش و امتحان ممکن نیست .
و از اینجا مى فهمیم که آزمایشهاى الهى نه براى شناخت افراد است ، بلکه براى پرورش و شکوفائى استعدادها است .
بنابراین اگر ما آزمایش مى کنیم براى کشف مجهولى است ، اما اگر خداوند آزمایش مى کند براى کشف مجهول نیست که علمش به همه چیز احاطه دارد بلکه براى پرورش ‍ استعدادها و به فعلیت رسانیدن قوه ها است .
گرچه بیان عمومیت امتحان براى تمام اقوام و جمعیتها، اثر سازنده بسیار قابل ملاحظه اى براى مؤ منان مکه که در آن روز در اقلیت شدیدى بودند داشت و توجه به این واقعیت آنها را در مقابل دشمنان ، سخت مقاوم و شکیبا مى کرد، ولى این منحصر به مؤ منان مکه نبود بلکه هر گروه و جمعیتى به نوعى در این سنت الهى شریک و سهیمند و امتحانات خداوند در چهره هاى گوناگون به سراغ آنها مى آید.
گروهى در محیطهائى قرار مى گیرند که از هر نظر آلوده است ، وسوسه هاى فساد از هر طرف آنها را احاطه مى کند، امتحان بزرگ آنها این است که در چنین جو و شرائطى همرنگ محیط نشوند و اصالت و پاکى خود را حفظ کنند.
گروهى در فشار محرومیتها قرار مى گیرند، در حالى که مى بینند اگر حاضر به معاوضه کردن سرمایه هاى اصیل وجود خود باشند، فقر و محرومیت به سرعت درهم مى شکند، اما به بهاى از دست دادن ایمان و تقوا و آزادگى و عزت و شرف ، و همین آزمون آنها است .
گروهى دیگر بر عکس غرق در نعمت مى شوند و امکانات مادى از هر نظر در اختیارشان قرار مى گیرد، آیا در چنین شرائطى ، قیام به وظیفه شکر نعمت مى کنند؟ یا غرق در غفلت و غرور و خودخواهى و خودبینى ، غرق در لذات و شهوات و بیگانگى از جامعه و از خویشتن مى شوند؟!

سمیه تواناـ کشاورزی سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:17 ق.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!بعد از ذکر حروف مقطعه به یکى از مهمترین مسائل زندگى بشر که مساءله شدائد و فشارها و آزمونهاى الهى است اشاره مى کند.
نخست مى گوید: ((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ).
بعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است ، امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست ، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است . مى فرماید: ((ما کسانى را که قبل از آنها بودند آزمایش کردیم )) (ولقد فتنا الذین من قبلهم ).
آنها را نیز در کوره هاى سخت امتحان افکندیم ، آنها نیز همچون شما در فشار دشمنان بیرحم و جاهل و بیخبر و متعصب و لجوج قرار داشتند، همیشه میدان امتحان باز بوده و گروهى در این میدان شرکت داشته اند.
باید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هر کس مى تواند خود را برترین مؤ من ، بالاترین مجاهد، و فداکارترین انسان معرفى کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود، باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونى و آمادگیهاى روحى با این گفته ها هماهنگ یا ناهماهنگ است ؟
آرى ((باید خدا بداند چه کسانى راست مى گویند، و چه کسانى دروغگو هستند))

رقیه قطمیری سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:54 ق.ظ

moazami سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:20 ب.ظ

بنام خدا
آیات این سوره به خصوص آیات اول آن بر می آید که بعضی از کسانی که در مکه و قبل از هجرت به رسول خدا (ص) ایمان آورده بودند، به ملاحظه فتنه ای از طرف مشرکین تهدیدشان می کرد ، از ایمان خود برگشته بودند ، مشرکان حتی پا را فراتر گذاشته و برای در هم کوبیدن مسلمانان و مقاومت آنان ، ضمانت می دادند که اگر از دین برگردند تمام ضررهای آنها جبران می کنند اما اگر بر نگردند آنها را می کشند . و اینجا بود که خداوند این سوره را نازل کرد پس غرض سوره این است که بفهماند حقیقت ایمان لازم است نه ایمان ظاهری.
آیا مردم گمان کردند همین که بگویند : ایمان آورده ایم آزمایش نخواهند شد ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم

مرضیه وحدتی راد- دانشکده علو م پایه- سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:26 ب.ظ

آیا مردم تصور میکنند همین که به زبان بگویند ما ایمان آورده ایم خدا آنها را به حال خود وا میگذارد و به جهت همین گفته امتحان نمیشوند.

رقیه قطمیری سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:04 ب.ظ

ایامردم گمان کردند به همین اندازه که اظهار ایمان کنند (شهادت به توحید ورسالت پیامبر )به حال خود رها میشوند ودیگر آزمایش نخواهند شد.
به نظر من ایمان سه مرتبه دارد :ایمان زبانی ،ایمان قلبی وایمان عملی
ایمان زبانی همان است که بسیاری از ما به آن بسنده نموده ونام خود را مومن گذاردیم ،بسیاری از ما به زبان اظهار خدا دوستی و دینداری می نماییم در حالیکه اگر ما را به گوته آزمایش بگذارند اندکی از ما را مومن واقعی خواهند یافت.
بسیاری از ما نام خود را مسلمان گذارده ایم وهمیشه داعیه انتظار داریم در حالیکه اگر به مابگویند ده جمله ،فقط ده جمله از همین امام رضایی که همسایه تان است بگویید ایا می توانیم همانگونه که پشت سرهم وبی معطلی نظرات مارکس و فرویدو کینزو...را کنفرانس میکنیم این ده جمله را نام ببریم ویا اگر یک نفردر سفر به یکی از کشورهای لائیک و یاغیر مسلمان یااصلا غیر شیعه مثلادر یک عمره دانشجویی ازشما بخواهد به او در انتخاب راهش کمک نمایید و فقط ده دقیقه در مورد استراتژی امام زمانتان برای او صحبت نمائید آیا خواهید توانست پیشنهاد می کنم همین الان امتحان کنید!
خدا نکند که ما مصداق آن آیه از قران شویم که خداوند در آن به وصف حال منافقان می پردازد ومی فرماید آنها با زبان هایشان اقرار به توحید ونبوت می کنند در حالیکه با قلبهایشان انکار می نمایند.که در حقیقت چنین ایمانی چیزی نیست جز نان به نرخ روز خوردن،ایمانی که بر مبنای منافع اقتصادی اجتماعی وسیاسی انسانهاایجاد می گردد.
ایمان را باید قلبا پذیرفت وبه آن باور داشت وآن را نه بر اساس منافعش که به خاطر حقیقتی که دریافته است انتخاب نماید.که چنین ایمانی مقدمه ای خواهد شد بر مرحله اصلی ایمان که همان ایمان عملی میباشد.
ایمانی که برانگیزاند ،تورا به عمل وادارد ،سستی وکاهلی را از تو برباید و تو را مصلح اجتماع نماید.
ایمانی که زندگی تورا جهت بخشد نه تنها جهت فکری بلکه جهت رفتاری-عملی .
تو می خوابی ،غذا می خوری،درس می خوانی،تفریح می کنی،در حالیکه میدانی وآگاهی که با چه هدفی ،برای چه و به خاطر که این کارها را انجام می دهی.
چنین ایمانی است که تورا از پوچی وبی هدفی رها ساخته وتورا به معنای دقیق این ایه رهنما می سازد که ایا خدا فقط از تو یک سری اوراد را خواسته وایا گمان می کنی خداوند تورا آزمایش نخواهد نمود تا عمق ایمانت سنجیده شود .
والسلام

ابوالفضل و طهورا قاسم زاده - سازمان سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:21 ب.ظ

آیا مردم فکر می کنند همین که گفتند ما به خدا ایمان اوردیم ما قبول می کنیم و انها را هیچ امتحان نمی کنیم . باید در عمل ثابت کنیم که به خدا ایمان داریم نه صرفا با گفتار .

ابوذر شیخی زاده ـ الهیات ـ علوم قرآ سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:31 ب.ظ

خداوندا به من توفیق این را بده که بتوانم از امتحاناتی که برایم مقدر ساخته ای سر بلند خارج شوم و فقط خودم را به این که شها دتین را بر زبان جاری کرده ام دلخوش نسازم . خدایا ایمان به تو مراتب دارد و هر لحظه می تواند برایم سرنوشت ساز باشد پس کمکم کن تا بتوانم ایمانم را بر خود ثابت کنم....

مریم وظیفه دوست چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:49 ق.ظ

آبامردم گمان کردندهمین که بگویند:«ایمان آوردیم به حال خودرهامی شوندوآزمایش نخواهندشد؟»
در مقام ادعا هر کس مى تواند خود را برترین مؤ من ، بالاترین مجاهد، و فداکارترین انسان معرفى کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود، باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونى و آمادگیهاى روحى با این گفته ها هماهنگ یا ناهماهنگ است ؟
آرى ((باید خدا بداند چه کسانى راست مى گویند، و چه کسانى دروغگو هستند))
آدمی درتنگناهاست که جوهره وجودی خودرانمایان می سازد.

عصمت ۸۴۱۲۲۰۱۰۴۰ چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:54 ق.ظ

همه ما درهمه حال آزمایش می شویم هریک ازمااهدافی برروی زمین داریم وحتی این ماموریتها رابرکزیده ایم ماانسانها ارطریق دانش الهی به خوبی ازبسیاری آزمایشات وتجربیاتی که قراراست درطول حیات زمینیمان پیش آید اطلاع داریم وبه تناسب همین تجربیات خود را آماده میکنیم
خداوند رحمان هرگز درزندگی هیج بنده ای دخالت نمیکندمگر آنکه ازاوخواسته شود ونامشرا صدا بزنند سپس بادانش الهی دست یاری به سوی مادراز میکند که مابه امیال وخواسته های شایسته ومناسب خود برسیم
خداوندا مارادرپیچ وخمهای زندگی یاری فرما

میمنت ابراهیمی-علوم اداری و اقتصاد چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 12:30 ب.ظ

خدایا:
می دانم که لحظه لحظه ی زندگیم امتحان است واین امتحانات می تواند هم مرا به اوج و هم به اعماق زمین بفرستد.
خدایا:
هر فردی می تواند ادعا کند که برترین مومن، بالاترین مجاهد و فداکارترین انسان است اما وزن و قیمت و ارزش این ادعاها فقط و فقط از طریق ازمون های توست که روشن می شود.

ابراهیم محمدزاده چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:02 ب.ظ http://دانشکده علوم پزشکی زنجان

نخست مى گوید: ((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ).
بعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است ، امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست ، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است . مى فرماید: ((ما کسانى را که قبل از آنها بودند آزمایش کردیم )) (ولقد فتنا الذین من قبلهم ).
آنها را نیز در کوره هاى سخت امتحان افکندیم ، آنها نیز همچون شما در فشار دشمنان بیرحم و جاهل و بیخبر و متعصب و لجوج قرار داشتند، همیشه میدان امتحان باز بوده و گروهى در این میدان شرکت داشته اند.
باید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هر کس مى تواند خود را برترین مؤ من ، بالاترین مجاهد، و فداکارترین انسان معرفى کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود، باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونى و آمادگیهاى روحى با این گفته ها هماهنگ یا ناهماهنگ است ؟
آرى ((باید خدا بداند چه کسانى راست مى گویند، و چه کسانى دروغگو هستند)) (فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین

علی افشارصفوی-سازمان مرکزی چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:09 ب.ظ

أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ
یا مردم گمان کرده اند ، همین که بگویند : ایمان آوردیم ، رها می شوند و آنان [ به وسیله جان ، مال ، اولاد و حوادث ] مورد آزمایش قرار نمی گیرند ؟
پروردگارا تو خود فرموده ای که پیشینیانمان را آزموده ای
و این آزمایش نشانه لیاقت ماست -ما آزمایش نمی شویم تا به چالش کشیده شویم و در قعر فرو رویم مگر اینکه خود کوه مشکلات باشیم - آزمایشات باعث بالا بردن درجات ورسیدن به کمال وقرب الی الله است.
آزمایش موجب رشد می گردد.پس ای رب بزرگ ما را سربلند بدار
آمین

زهره زاغیان ۰ سازمان مرکزی چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:43 ب.ظ

((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ).
بعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است ، امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست ، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است . مى فرماید: ((ما کسانى را که قبل از آنها بودند آزمایش کردیم )) (ولقد فتنا الذین من قبلهم ).

عذرا حاتمی-دانشکده ی علوم تربیتی چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:52 ب.ظ

نازپروردتنعم نبردراه به دوست
عاشقی شیوه ی رندان بلا کش باشد

۸۴۱۲۱۳۷ چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:11 ب.ظ

خداوند با طرح این سوال بر وجود قیامت تاکید می فرمایند.
همینطور گوشزد میفرمایند که انسانها تنها زندگی را همین دوروزه نپندارند و به فکر پاسخگویی اعمال دنیوی خود در پیشگاه حق باشند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد