پرسش های خداوند از ما -۴

 

در دومین آیه از سوره مبارکه عنکبوت، خداوند این پرسش را خطاب به انسان ها مطرح فرموده است:

 

 

 

 

نظرات 105 + ارسال نظر
سید اسماعیل شریفـ۸۵۲۲۴۳۲۱۰۸ چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:53 ب.ظ

سید اسماعیل شریفـ۸۵۲۲۴۳۲۱۰۸ چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:17 ب.ظ

معبودم ای انکه جزتو دراین دنیا کسی راندارم هیچگاه این خیال پست به ذهنم خطور نخواهد کرد که تو ؛خدایی که حاکم بر تمام زمین وزمان هستی باان علم نامحدودت از نیات درونی من اگاه نباشی وبه همین گفته ی در ظاهر من که مسلمان هستم کفایت کنی ومرا مورد ازمایشات پر توفیقت که تقیه ای از سوی خودت است قرار ندهی
خدایا میدانم که میدانی چه اعتقادی در دل خود دارم؛خدایا میدانم که میدانی چقدر تورادوست دارم ومیدانی که گفتن این حرف که مسلمان هستم وبه دین توایمان دارم حرفیست از انتهای دل و وجودم
پس کمکم کن تا در امتحانات پند دهنده ات سربلندو پیروز برایم
ودرمقام عمل حرف دل و زبانم را اثبات نمایم


















=+

الهه حاتمی -دانشکده علوم چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:33 ب.ظ

وانسان ایمان اورد
وخداوند انسان را ازمود
تا معلوم شود که چه کسی در مقابل سختی ها صبر پیشه می کند
تا معلوم شود که کدام یک به خدای خود اطمینان دارد وتوکل را از دست نمی دهد
تا معلوم شود که چه کسی شکر گزار باقی می ماند
تا معلوم شودکدام یک همچنان به خدای خود امیدوار است
تا معلوم شود که چه کسی واقعا دوستدار اوست
وهر کسی لیاقت ایمان را نداشت
خیال زلف تو پختن نه کار هر خامیست
که زیر سلسله رفتن طریق عیاریست
اری
اهل کام وناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید جهانسوزی نه خامی بی غمی

۸۴۱۳۲۴۱۰۱۹ پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:24 ب.ظ

آیا مردم پنداشته اند همین که بگویند ایمان آوردیم رهایشان می کنندو به آنچه دعوی آن را دارند امتحان نمی شومد.
فکر می کنم ایمان نباید امری ظاهری باشه.وقتی قراره در برابر هر ادعاعی که دارم محک بشم ،فقط می تونم اون زمانی روسفید باشم که نه زبانم و نه تنها زبانم بلکه قلبم به حقانیت خدا گواهی بده.

فاطمه شریف -مهندسی جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:04 ق.ظ

فشارها و آزمونهاى الهى است اشاره مى کند.
نخست مى گوید: ((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ).
بعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است ، امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست ، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است . مى فرماید: ((ما کسانى را که قبل از آنها بودند آزمایش کردیم )) (ولقد فتنا الذین من قبلهم ).
آنها را نیز در کوره هاى سخت امتحان افکندیم ، آنها نیز همچون شما در فشار دشمنان بیرحم و جاهل و بیخبر و متعصب و لجوج قرار داشتند، همیشه میدان امتحان باز بوده و گروهى در این میدان شرکت داشته اند.
باید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هر کس مى تواند خود را برترین مؤ من ، بالاترین مجاهد، و فداکارترین انسان معرفى کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود، باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونى و آمادگیهاى روحى با این گفته ها هماهنگ یا ناهماهنگ است ؟
آرى ((باید خدا بداند چه کسانى راست مى گویند، و چه کسانى دروغگو هستند)) (فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین ).

--------------------------------------------------------------------------------

تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 205

بدیهى است خدا همه اینها را مى داند، حتى قبل از خلقت انسانها، منظور از علم در اینجا همان تحقق عینى مسائل و وجود خارجى آنها است ، و به تعبیر دیگر ظهور آثار و شواهد عملى است ، یعنى باید علم خدا در باره این گروه عملا در خارج پیاده شود، و تحقق عینى یابد، و هر کس آنچه را در درون دارد بیرون ریزد، این است معنى علم هنگامى که در اینگونه موارد در مورد خداوند به کار مى رود.
دلیل این مساءله نیز روشن است زیرا نیات درونى و صفات باطنى تا در عمل انسان تحقق و عینیت پیدا نکند ثواب و جزا و کیفر مفهوم ندارد.
آزمایش براى تحقق بخشیدن به نیات و صفات درونى است .
و به عبارت دیگر این عالم همچون یک ((دانشگاه )) یا یک ((مزرعه )) است (این تشبیهات در متون احادیث اسلامى وارد شده ) برنامه این است که در دانشگاه استعدادها شکوفا گردد، لیاقتها پرورش یابد، و آنچه در مرحله ((قوه )) است به ((فعلیت )) برسد.
باید در این مزرعه نهاد بذرها ظاهر گردد، و از درون آنها جوانه ها بیرون آید، جوانه ها سر از خاک بردارند، پرورش یابند، نهال کوچکى شوند و سرانجام درختى تنومند و بارور، و این امور هرگز بدون آزمایش و امتحان ممکن نیست .
و از اینجا مى فهمیم که آزمایشهاى الهى نه براى شناخت افراد است ، بلکه براى پرورش و شکوفائى استعدادها است .
بنابراین اگر ما آزمایش مى کنیم براى کشف مجهولى است ، اما اگر خداوند آزمایش مى کند براى کشف مجهول نیست که علمش به همه چیز احاطه دارد بلکه براى پرورش ‍ استعدادها و به فعلیت رسانیدن قوه ها است

مرتضی رجب زاده ـ مهندسی جمعه 21 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:41 ب.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!
خداوند در این آیه موضوع امتحان عمومى انسانها را مطرح مى کند و مى گوید: همه بدون استثناء در بوته آزمایشها قرار مى گیرند تا سیه روى شوند آنها که غش دارند.
امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست ، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است
باید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هر کس مى تواند خود را برترین مؤ من ، بالاترین مجاهد، و فداکارترین انسان معرفى کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود، باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونى و آمادگیهاى روحى با این گفته ها هماهنگ یا ناهماهنگ است ؟
بدیهى است خدا همه اینها را مى داند، حتى قبل از خلقت انسانها، منظور از علم در اینجا همان تحقق عینى مسائل و وجود خارجى آنها است ، و به تعبیر دیگر ظهور آثار و شواهد عملى است ، یعنى باید علم خدا در باره این گروه عملا در خارج پیاده شود، و تحقق عینى یابد، و هر کس آنچه را در درون دارد بیرون ریزد، این است معنى علم هنگامى که در اینگونه موارد در مورد خداوند به کار مى رود
از اینجا مى فهمیم که آزمایشهاى الهى نه براى شناخت افراد است ، بلکه براى پرورش و شکوفائى استعدادها است .
بنابراین اگر ما آزمایش مى کنیم براى کشف مجهولى است ، اما اگر خداوند آزمایش مى کند براى کشف مجهول نیست که علمش به همه چیز احاطه دارد بلکه براى پرورش استعدادها و به فعلیت رسانیدن قوه ها است .
به هر حال عافیت طلبانى که گمان مى کنند همین اندازه که اظهار ایمان کنند در صف مؤ منان قرار مى گیرند و در اعلى علیین بهشت همنشین پیامبران و صدیقین و شهداء خواهند بود سخت در اشتباهند.

صفیه تهمتن دانشکده ی علوم اداری شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:22 ق.ظ

من فکر میکنم این هم یکی از نعمتهای خداوند برای ماست،که ما را ازمایش میکند.وکمکی است برای روز رستاخیرما،خدا ار ضمیر ما اگاه است و ازمایش او از جنس ازمایشهای ما نیست.او میخواهد خودمان را به خودمان نشان دهد.

مریم براتی کامپیوتر شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:43 ق.ظ

بی شک برای هر ادعایی ازمونی ایست وبرای اظهار ایمان

انسانها خداوند ازمایشاتی را برای انها مقدر فرمودهاست

همه ما در زندگی روز مره خود کما بیش با انها مواجه هستیم

چه دانسته وچه ندانسته
وانسان صادق کسی است که صبر پیشه کنند وهمیشه توکل

بر خدا داشته باشنند تا

سربلندو پیروز به نزد او باز گردد.

مریم سادات افخمی مصطفوی-علوم اداری شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:44 ق.ظ

ایا مدم گمان کردند که به حال خود رها می شوند.ایا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمی شوند.امتحان یک سنت همیشگی و جاودانه الهی است باید چنین باشد چرا که در مقام ادعا هرکس می تواندخود را برترین مومن و بالاترین مجاهد و فداکارترین انسان معرفی کند باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق ازمون روشن شود تا چه اندازه نیات درونی و امادگی های روحیبا این گفته هاهماهنگ یا ناهماهنگ است.

دکتر اصغر کیوان حسینی. دانشکده ادار شنبه 22 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:14 ب.ظ

کدامین ایمان است که بدون سنگ صیقل آزمون الهی یارای عرض اندام در عرصه پرفرازونشیب زندگی را داشته باشد . آری اینگونه حوزههای نظری و عملی توحید به هم پیوند میخورد.

حکیمه جاقوری -علوم یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:55 ق.ظ


گمان می کنند بحال خود رها می شوند همین که بگو یند ایمان اوردیم و ازمایش نخواهند شد


این ایه زمانی نازل شد که مشرکان مکه تازه مسلمان شدگان را اذیت می کردند و انها را از حقوق اجتماعی محروم می کردند امروز هم با گذشت 14 قرن مسلمان ماندن آسان نیست اگر ان روز گار کفار و صاحبان زر و زور بودند امروز قدرت های فاسد و مستکبر از بیداری و قیام مسلمانان میترسند و به قتل و کشتار مسلمانان بی گناه میپردازند اری امروز هم روزآزمایش است

۸۴۱۳۳۳۱۰۲۱ یکشنبه 23 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:39 ب.ظ

آیا مردم گمان می کنند همینکه گفتند ایمان آوردند به حال خود رها می شوند و امتحان نمی شوند؟امتحان یک سنت الهی و همیشگی در میان همه امت هاست تا گوهر وجودی آنها وصحت و سقم ادعاهای آنها مشخص گردد.
خدای خوبم از خیلی از امتحاناتت که ازم گرفتی و من اصلا متوجه نبودم نمره خیلی بدی گرفتم تو را به عظمت شبهای قدرت منو ببخش و کمکم کن جبران کنم. دوستت دارم خدای مهربونم

مهدی رضایی حسن آبادی(دانشکده مهندس دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 06:10 ق.ظ

«آیا مردم پنداشتند که به محض آنکه گفتند ما به خدا ایمان آورده‏ایم، رهایشان کنند و براى این ادعا هیچ امتحانشان نکنند؟»
اصل امتحان براى آن است که گوهر فرد ظاهر شود و او استعدادهاى خود را پرورش دهد و به سعادت برسد. ضرورتى ندارد که در هر امتحانى، ممتحن از حاصل و نتیجه امتحان آگاهى نداشته باشد. البته در مواردى که ممتحن انسان است، طبعا از نتیجه امتحان هم اطلاعى ندارد; مانند معلمى که از دانش‏آموزان خود امتحان به عمل مى‏آورد; گاهى هم ممکن است که ممتحن به همه چیز مطلع باشد و با این حال، طرف مقابل را بیازماید; نه براى آنکه خود بفهمد، بلکه براى مشخص شدن گوهر او و رشد و ترقى او; ولو یشاء الله لا نتصر منهم و لکن لیبلو بعضکم ببعض; «اگر خدا مى‏خواست‏خود از کافران انتقام مى‏کشید (بى‏آنکه شما به جنگ بروید) ولیکن این صحنه جهاد کفر و ایمان براى امتحان شماست.»
بنابراین امتحان الهى عامل رشد و شکوفایى استعدادها و قواى انسان است.
خداوندا از تو می خواهیم که ما را به اندازه قدرت و ایمانمان
امتحان نمائی و هنگام امتحان به ما توفیق دهی و ما را به حال خود واننهی. آمین

سیده منصوره هاشمیان- دانشکده مهندس دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:38 ق.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!

سیده منصوره هاشمیان- دانشکده مهندس دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:50 ق.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!

هادی قوامی دانشکده علوم اداری و اقت دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:17 ب.ظ

ایمان معرفت قلبی اقرار به زبان و مهمتر عمل به ارکان است و ریشه همه مشکلات جامعه به نفاق برمیگردد یا دوصد گفته چون نیم کردار نیست یا واعظان کین جلوه در محراب و منبر میکنند چون به خلوت میروند آن کار دیگرمی کنند. یا پرده زهد وریا کندم و بر تن کردم آزمایش همان عمل است لذا ریشه عقب ماندگی قریب به یک میلیارد مسلمان را در همین موضوع مهم باید دید.

((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ).
بعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است ، امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست ، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است .
باید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هر کس مى تواند خود را برترین مؤ من ، بالاترین مجاهد، و فداکارترین انسان معرفى کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود، باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونى و آمادگیهاى روحى با این گفته ها هماهنگ یا ناهماهنگ است ؟
آرى ((باید خدا بداند چه کسانى راست مى گویند، و چه کسانى دروغگو هستند))
بدیهى است خدا همه اینها را مى داند، حتى قبل از خلقت انسانها، منظور از علم در اینجا همان تحقق عینى مسائل و وجود خارجى آنها است ، و به تعبیر دیگر ظهور آثار و شواهد عملى است ، یعنى باید علم خدا در باره این گروه عملا در خارج پیاده شود، و تحقق عینى یابد، و هر کس آنچه را در درون دارد بیرون ریزد، این است معنى علم هنگامى که در اینگونه موارد در مورد خداوند به کار مى رود.
دلیل این مساءله نیز روشن است زیرا نیات درونى و صفات باطنى تا در عمل انسان تحقق و عینیت پیدا نکند ثواب و جزا و کیفر مفهوم ندارد.
آزمایش براى تحقق بخشیدن به نیات و صفات درونى است .
و به عبارت دیگر این عالم همچون یک ((دانشگاه )) یا یک ((مزرعه )) است (این تشبیهات در متون احادیث اسلامى وارد شده ) برنامه این است که در دانشگاه استعدادها شکوفا گردد، لیاقتها پرورش یابد، و آنچه در مرحله ((قوه )) است به ((فعلیت )) برسد.
باید در این مزرعه نهاد بذرها ظاهر گردد، و از درون آنها جوانه ها بیرون آید، جوانه ها سر از خاک بردارند، پرورش یابند، نهال کوچکى شوند و سرانجام درختى تنومند و بارور، و این امور هرگز بدون آزمایش و امتحان ممکن نیست .
و از اینجا مى فهمیم که آزمایشهاى الهى نه براى شناخت افراد است ، بلکه براى پرورش و شکوفائى استعدادها است .
بنابراین اگر ما آزمایش مى کنیم براى کشف مجهولى است ، اما اگر خداوند آزمایش مى کند براى کشف مجهول نیست که علمش به همه چیز احاطه دارد بلکه براى پرورش ‍ استعدادها و به فعلیت رسانیدن قوه ها است .
نکته :
1 - آزمونها در چهره هاى مختلف
گرچه بیان عمومیت امتحان براى تمام اقوام و جمعیتها، اثر سازنده بسیار قابل ملاحظه اى براى مؤ منان مکه که در آن روز در اقلیت شدیدى بودند داشت و توجه به این واقعیت آنها را در مقابل دشمنان ، سخت مقاوم و شکیبا مى کرد، ولى این منحصر به مؤ منان مکه نبود بلکه هر گروه و جمعیتى به نوعى در این سنت الهى شریک و سهیمند و امتحانات خداوند در چهره هاى گوناگون به سراغ آنها مى آید.
گروهى در محیطهائى قرار مى گیرند که از هر نظر آلوده است ، وسوسه هاى فساد از هر طرف آنها را احاطه مى کند، امتحان بزرگ آنها این است که در چنین جو و شرائطى همرنگ محیط نشوند و اصالت و پاکى خود را حفظ کنند.
گروهى در فشار محرومیتها قرار مى گیرند، در حالى که مى بینند اگر حاضر به معاوضه کردن سرمایه هاى اصیل وجود خود باشند، فقر و محرومیت به سرعت درهم مى شکند، اما به بهاى از دست دادن ایمان و تقوا و آزادگى و عزت و شرف ، و همین آزمون آنها است .
گروهى دیگر بر عکس غرق در نعمت مى شوند و امکانات مادى از هر نظر در اختیارشان قرار مى گیرد، آیا در چنین شرائطى ، قیام به وظیفه شکر نعمت مى کنند؟ یا غرق در غفلت و غرور و خودخواهى و خودبینى ، غرق در لذات و شهوات و بیگانگى از جامعه و از خویشتن مى شوند؟!
گروهى - همچون غرب و شرق زده هاى عصر ما - با کشورهائى روبرو مى شوند که در عین دورى از خدا و فضیلت و اخلاق ، از تمدن مادى خیره کننده اى
بهرهمندند و رفاه اجتماعى قابل ملاحظه اى دارند، در اینجا جاذبه نیرومند مرموزى آنها را به سوى این نوع زندگى مى کشاند که به قیمت زیر پا نهادن همه اصولى که به آن اعتقاد دارند و به قیمت تن دادن به ذلت وابستگى چنان زندگى را براى خود و جامعه خویش فراهم سازند، این نیز یکنوع آزمون است .
مصیبتها، درد و رنجها، جنگ و نزاعها، قحطى و گرانى و تورم ، حکومتهاى خودکامه ، که انسانها را به بردگى و اسارت خود دعوت مى کنند و آنها را به تسلیم در برابر برنامه هاى طاغوتى خود فرا مى خوانند، و بالاخره امواج نیرومند هواى نفس و شهوت ، هر یک از اینها وسیله آزمایشى است بر سر راه بندگان خدا، و در همین صحنه ها است که ایمان و شخصیت و تقوى و پاکى و امانت و آزادگى افراد مشخص مى شود.
اما براى پیروزى در این آزمونهاى سخت ، جز تلاش و کوشش مستمر و تکیه بر لطف خاص پروردگار راهى نیست .
جالب اینکه در حدیثى که در اصول کافى از بعضى از معصومین در تفسیر آیه احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون آمده چنین مى خوانیم : یفتنون کما یفتن الذهب ، ثم قال یخلصون کما یخلص الذهب !: ((آزمایش مى شوند همانگونه که طلا در کوره آزمایش مى شود، و خالص مى شوند همانگونه که فشار آتش ناخالصیهاى طلا را از بین مى برد و آن را خالص مى کند)).
به هر حال عافیت طلبانى که گمان مى کنند همین اندازه که اظهار ایمان کنند در صف مؤ منان قرار مى گیرند و در اعلى علیین بهشت همنشین پیامبران و صدیقین و شهداء خواهند بود سخت در اشتباهند.
به گفته امیر مؤ منان على (علیه السلام ) در نهج البلاغه و الذى بعثه بالحق لتبلبلن بلبلة ، و لتغربلن غربلة ، و لتساطن سوط القدر، حتى یعود اسفلکم اعلاکم و اعلاکم اسفلکم : ((سوگند به کسى که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را به حق مبعوث کرده به شدت مورد آزمایش قرار مى گیرید، و غربال مى شوید، و همانند محتویات یک دیگ به هنگام جوشش ، زیر و رو خواهید شد، آنچنان که بالاى شما پائین و پائین بالا قرار خواهد گرفت ))!.
این سخن را هنگامى مى گوید که تازه مردم با او بیعت کرده اند و در انتظار این هستند که ببینند او با تقسیم اموال بیت المال و مقامها چه مى کند؟! آیا با همان معیارهاى گذشته و تبعیضها یا بر معیار تلخ عدالت محمدى ؟!

حمید رضا مکرمی /دانشکده مهندسی دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:39 ب.ظ

بار الهی
نمی دانم چه بگویم . مسایل واضحی که در عین واضح بودن مبهم اند و مسایل مبهمی که در عین مبهم بودن برای درک
بندگانت واضح است
تحمل مشکلات ومصائب و ناهنجاری های اجتماع جنگ ها
گرسنگی ها فقر بی بندو باری ها بد نامی ها مشکلات
روحی وروانی برخواسته از اجتماع ودر مقابل حفظ شان انسانیت و بندگی در شرایط برخورداری از وفور نعمت های الهی مقام ها و منسب ها
پروردگارا
درک من می فهمد که اینها ازمایش الهی است و سنتی است
بر روی زمین تا بندگانت انچه را که در نهان وجودیشان است
وتو از ان اگاهی به فعلیت برسانند و نیاتشان اشکار شود
و از این طریق بتوانند ظرفیت وجودیشان را برای دستیابی به حقیقت وحرکت بسوی کمال و نزدیک تر شدن به تو بالا ببرند
وایمان به تنهایی برای رسیدن به این درجاب کافی نیست
پس حقیقتا یک چنین سنتی که وسیله ایست برای بهادار
شدن نیز لطفی است از جانب تو
اما مبهم است برای من که ایا براستی قادرم از ازمایشاتی
که در همه حال از من میگیری سر بلند بیرون بیایم یا در مقام
عمل چنان که بار ها شده سر افکنده ام
بار الهی
هیچ کس را غیر از تو ندارم .
توبه می کنم برای امتحان هایی که شایستگی سربلند شدن
از ان را نداشتم وشکست خورده ام حقایقی را که میدانستم اما از ان دور شدم سختی هایی که تحمل نکردم
که براستی که تو توبه پذیری
خدای من
برای امروز و فردایم به تو توکل میکنم و از تو میخواهم به من
توانی پذیرش حقیقت وسربلندی از ازمایشاتت را عطا کنی

امین یا رب العالمین

رقیه حسین زاده دوشنبه 24 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:14 ب.ظ

سنت الهی ایجاب می کند تا بندگان خود را به صرف ایمان آوردن
رها نکند. آزمایش الهی که معمولاٌ به شکل مشکلات است باعث می شود تا انسان ها در شرایط سخت میزان ایمان خود را نشان دهند.
چرا ایمان داشتن در شرایط آسان هنر نیست بلکه ایمان شخصی ارزشمند است که در مشکلات ایمان خود را حفظ کند

سیدرضا موسوی- دانشکده ادبیات سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:16 ق.ظ

خدایا ، تو خود می دانی که اینگونه می اندیشیم ، وما چه ساده لوحانه می پنداریم که تو به این درجه از کمال ما راضی میشوی ، در حالی که اینگونه نیست . و تو ما را می آزمایی تا از ایمان قلبی و زبانی به ایمان عملی برسیم تا به تو نزدیکتر شویم و روحمان در بوته ی آزمایش تو به کمال برسد . کاش آنگونه که تو ما را دوست داری ما نیز تو را دوست میداشتیم یا حداقل درک میکردیم که تو تا چه حد به ما مشتاقی .
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد - ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود .

سیده فاطمه فخرراد-دانشکده کشاورزی سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:56 ق.ظ

آیا مردم گمان کردند به خود رها میشوند و ّزمایش نخواهند شد؟

راضیه رحمتیان طوسی.دانشکده علوم زم سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:16 ب.ظ

آیا مردم گمان کرده اند به حال خود رها می شوند و آزمایش نخواهند شد؟! بعضی این آیه را در مورد عمار یاسر و جمعی دیگر از مسلمانان نخستین می دانندکه ایمان آوردند و سخت تحت شکنجه ی دشمنان واقع شدند. خدایا مرا یاری کن تااز امتحانات الهی همیشه سربلند بیرون بیایم.

ریحانه سادات سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:41 ب.ظ

آیامردم چنین گمان کردند که بصرف اینکه گفتند ایمان آوردیم رهایشان نموده وهیچ امتحانشان نکنند؟درمقام ادعاهرکس میتواند خودرابرترین مومن وبالاترین مجاهدوفداکارترین انسان معرفی کند.بایدارزش وقیمت این ادعاراثابت کند .باید معلوم گرددتاچه اندازه نیات ومقاصد درونی او با این گفته ها هماهنگ است ؟بدیهی است خودخدابه نتایج این امتحانات حتی قبل از خلقت انسان ها واقف بوده است ومنظور ظهور استعداد ها و نیات انسانهاست تا هرچه دردرون دارند بیرون ریخته و به مرحله عمل درآورندوخود بفهمند که چند مرده حلاجندوحجت برآنها تمام شودوبدکاران خودشان بفهمند که نیاتشان باعملشان فاصله دارد.چراکه نیات درونی وصفات باطنی تا به عمل درنیایند ثواب وجزا وکیفر بی معناست

سمانه ذبیحی فیض ابادی- دانشکده علو سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:59 ب.ظ

ایا مردم گمان می کنند اگر بگویند ایمان اوردیم به حال خود رها می شوند و ازمایش نمی شوند؟

انسان همیشه در دید خداوند و در ورطهی ازمایش است پس بهتر انکه اگر کاری انجام میشود به نیت تقرب به خداوند و برای خشنودی او صورت گیرد که این هدفی ملکوتی و مانعیبرای اعمال ناشایست انسانی است.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:33 ب.ظ

آیا مردم گمان می کنند اگر بگویند ایمان آوردیم آن ها را در بوته آزمایش قرار نمی دهیم؟
بهترین پاسخ را خداوند حکیم به پرسش خود در آیات متعدد قرآن داده است.
پاسخ اجمالی مثبت است و پاسخ تفصیلی امتحان کردن امت های مختلف پیامبران به صبر، کوشش و جهاد، هجرت و گرفتار مکر کافران می باشد.
اینک تک تک آیات نورانی قرآن در این رابطه ذکر می گردد:
سوره حج آیه ۵۳- هدف از این ماجرا این بود که خداوند القاى شیطان را آزمونى براى آنها که در قلبشان بیمارى است و آنها که سنگدلند قرار دهد، و ظالمان در عداوت شدیدىدور از حق قرار گرفته اند.

سوره زمر آیه۴۹- هنگامى که انسان را زیانى رسد ما را (براى حل مشکلش ) مى خواند، سپس هنگامى که به او نعمتى دهیم مى گوید: این نعمت را به خاطر کاردانى خودم به دست آوردم ! بلکه این وسیله آزمایش آنها است ولى اکثرشان نمى دانند.

سوره قمر آیه۲۷- ما ((ناقه )) را براى آزمایش آنها مى فرستیم ، در انتظار پایان کار آنها باش و صبر کن .

سوره ممتحنه آیه۵- پروردگارا! ما را مایه امتحان کافران قرار مده ، و ما را ببخش اى پروردگار ما که تو عزیز و حکیمى .

سوره مدثر آیه۳۱- ماءموران دوزخ را جز فرشتگان (عذاب ) قرار ندادیم ، و تعداد آنها را جز براى آزمایش کافران معین نکردیم ، تا اهل کتاب (یهود و نصارى ) یقین پیدا کنند، و ایمان مؤ منان افزوده شود، و اهل کتاب و مؤ منان (در حقانیت این کتاب آسمانى ) تردید به خود راه ندهند، و کافران بگویند: خدا از این توصیف چه منظورى دارد؟ (آرى ) اینگونه خداوند هر کس ‍ را بخواهد گمراه مى سازد و هر کس را بخواهد هدایت مى کند، و لشکریان پروردگارت را جز او کسى نمى داند، و این جز هشدار و تذکرى براى انسانها نیست .

سوره عنکبوت آیه۳- ما کسانى را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان مى کنیم ) باید علم خدا در مورد کسانى که راست مى گویند و کسانى که دروغ مى گویند تحقق یابد.

سوره نمل آیه ۴۷- آنها گفتند: ما تو و کسانى را که با تو هستند به فال بد گرفتیم (صالح ) گفت : فال بد (و نیک ) نزد خداست (و همه مقدراتتان به قدرت او تعیین مى گردد) شما گروهى هستید که مورد آزمایش قرار گرفته اید.

سوره نحل آیه۱۱۰- اما پروردگار تو نسبت به کسانى که بعد از فریب خوردن (به ایمان بازگشته اند و) هجرت کردند و جهاد و استقامت در راه خدا به خرج دادند پروردگار تو بعد از انجام این کارها غفور و رحیم است (و آنها را مشمول رحمت مى سازد).

سوره طه آیه ۹۰- و هارون قبل از آن به آنها گفته بود که اى قوم ! شما به این وسیله مورد آزمایش قرار گرفتید، پروردگار شما خداوند رحمان است ، از من پیروى کنید و اطاعت فرمان من نمائید.

سوره اسراء آیه۷۳- نزدیک بود آنها (با وسوسه هاى خود) تو را از آنچه وحى کرده ایم بفریبند، تا غیر آنرا به ما نسبت دهى ، و در آن صورت تو را دوست خود انتخاب کنند!

سوره طه آیه ۱۳۱- و هرگز چشم خود را به نعمتهاى مادى که به گروههائى از آنها دادهایم میفکن که اینها شکوفه هاى زندگى دنیاست و براى آنست که آنان را با آن بیازمائیم و روزى پروردگارت بهتر و پاید

سوره حدید آیه۱۴- آنها را صدا مى زنند که مگر ما با شما نبودیم ؟! مى گویند: آرى ، ولى شما خود را به هلاکت افکندید و انتظار (مرگ پیامبر را) کشیدید، و (در همه چیز) شک و تردید داشتید، و آرزوهاى دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان خدا فرارسید، و شیطان شما را در برابر خداوند فریب داد.


سوره طه آیه ۴۰- در آن هنگام که خواهرت (در نزدیکى کاخ فرعون ) راه میرفت و میگفت آیا خانوادهاى را به شما نشان دهم که این نوزاد را کفالت مى کند (و دایه خوبى براى اوست ) و به دنبال آن ما تو را به مادرت بازگرداندیم تا چشمش به تو روشن شود، و غمگین نگردد، و تو کسى (از فرعونیان ) را کشتى اما ما تو را از اندوه نجات دادیم ، پس از آن سالیانى در میان مردم مدین توقف نمودى و تو را بارها آزمودیم سپس در زمان مقدر (براى فرمان رسالت ) به اینجا آمدى .

سوره دخان آیه ۱۷- ما قبل از اینها قوم فرعون را آزمودیم و رسول بزرگوارى به سراغ آنها آمد.

سوره ص آیه ۳۴ - ما سلیمان را آزمودیم ، و بر کرسى او جسدى افکندیم ، سپس او به درگاه خداوند انابه کرد.

سوره طه آیه ۸۵- فرمود ما قوم تو را بعد از تو به آزمایش گذاردیم ، و سامرى آنها را گمراه کرد!

سوره انعام آیه ۵۳- و این چنین بعضى از آنها را با بعض دیگر آزمودیم (توانگران را به وسیله فقیران ) تا بگویند آیا اینها هستند که خداوند از میان ما (برگزیده و) بر آنها منت گذارده (و نعمت ایمان به آنها بخشیده ) آیا خداوند شاکران را بهتر نمیشناسد؟!

سوره توبه آیه ۱۲۶- آیا آنها نمى بینند که در هر سال یک یا دو بار آزمایش مى شوند؟ باز توبه نمى کنند و متذکر هم نمى شوند!

سوره انفال آیه ۲۸- و بدانید اموال و اولاد شما وسیله آزمایش است و پاداش عظیم (براى آنها که از عهده امتحان برآیند) نزد خدا است .

سوره اسراء آیه ۶۰- به یاد آور زمانى را که به تو گفتیم پروردگارت احاطه کامل به مردم دارد (و از وضعشان کاملا آگاه است ) ما آن رؤ یائى را به تو نشان دادیم فقط براى آزمایش مردم بود، همچنین شجره ملعونه را که در قرآن ذکر کرده ایم ، ما آنها را تخویف (و انذار) مى کنیم اما جز بر طغیانشان افزوده نمى شود.

سوره انبیاء آیه ۳۵- هر انسانى طعم مرگ را مى چشد، و ما شما را با بدیها و نیکیها آزمایش مى کنیم ، و سرانجام به سوى ما باز مى گردید.






سمیرا شفیعا ـکشاورزی سه‌شنبه 25 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:44 ب.ظ


آیا مردم گمان کرده‏اند به صرف اینکه بگویند ایمان آورده‏ایم رها مى‏شوند و آزمایش نمى‏شوند ؟ ! ( 2 ) .
کلمه حسب از ماده حسبان است که معناى پندار را مى‏دهد و جمله ان یترکوا قائم مقام دو مفعول آن است ، ( چون این ماده همیشه دو مفعول مى‏گیرد ، و جمله ان یقولوا با تقدیر باء سببیت ( بان یقولوا ) مى‏باشد و کلمه فتنه به معناى آزمایش است ، و چه بسا بر معناى مصیبت و عذاب اطلاق شود ، که معناى اول با سیاق سازگارتر است ، و استفهام در آیه استفهام انکارى است .
و معناى آن این است که : آیا مردم گمان کرده‏اند که به صرف اینکه بگویند ایمان آوردیم متعرضشان نمى‏شوند ، و با بلاها و مصیبت‏ها آزمایش نمى‏گردند ، آزمایشى که با آن آنچه در نهان دارند از صدق و کذب آشکار شود ؟ بعضى از مفسرین در معناى آن گفته‏اند : و آیا مردم گمان کرده‏اند که به هیچ بلیه‏اى مبتلا نمى‏شوند چون که گفته‏اند ایمان آوردیم و خلاصه بلا و مصیبت مخصوص کفار است اما مؤمنین به خاطر آن کرامت و احترامى که نزد خدا دارند دچار هیچ مصیبتى نمى‏شوند ؟ . و لیکن این معنا از نظر سیاق آیات معناى بعیدى است .
بعد از ذکر حروف مقطعه به یکى از مهمترین مسائل زندگى بشر که مساله شدائد و فشارها و آزمونهاى الهى است اشاره مى‏کند .
نخست مى‏گوید : آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى‏شوند ؟ ! ( ا حسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ) .
بعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى‏پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است ، امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست ، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است . مى‏فرماید : ما کسانى را که قبل از آنها بودند آزمایش کردیم ( و لقد فتنا الذین من قبلهم ) .
آنها را نیز در کوره‏هاى سخت امتحان افکندیم ، آنها نیز همچون شما در فشار دشمنان بیرحم و جاهل و بیخبر و متعصب و لجوج قرار داشتند ، همیشه میدان امتحان باز بوده و گروهى در این میدان شرکت داشته‏اند .
باید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هر کس مى‏تواند خود را برترین مؤمن ، بالاترین مجاهد ، و فداکارترین انسان معرفى کند ، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود ، باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونى و آمادگیهاى روحى با این گفته‏ها هماهنگ یا ناهماهنگ است ؟ آرى باید خدا بداند چه کسانى راست مى‏گویند ، و چه کسانى دروغگو هستند ( فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین ) .

آرزو شجیعی دانشکده علوم چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 06:58 ق.ظ

جواب سوال ۴ : آری امتحان و آزمایش یک سنت الهی است و تا انسان ها بگویند ایمان اوردیم به حال خود رها نمی شوند و مورد امتحان خداوند قرار می گیرند ولی همان طور که می دانیم خداوند از همه نیات ما انسان ها خبر دارد و این کار برای این است که نیات درونى و صفات باطنى تا در عمل انسان تحقق و عینیت پیدا نکند ثواب و جزا و کیفر مفهوم ندارد. و نیز دلیل دیگری را که می توانیم برای امتحان الهی بگوییم این است که آزمایشهاى الهى نه براى شناخت افراد است ، بلکه براى پرورش و شکوفائى استعدادها است .
بنابراین اگر ما آزمایش مى کنیم براى کشف مجهولى است ، اما اگر خداوند آزمایش مى کند براى کشف مجهول نیست که علمش به همه چیز احاطه دارد بلکه براى پرورش ‍ استعدادها و به فعلیت رسانیدن قوه ها است .

معصومه رحیمی ـآموزشکده کشاورزی شیر چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:29 ب.ظ

((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ).
بعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است ، امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست ، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است . مى فرماید: ((ما کسانى را که قبل از آنها بودند آزمایش کردیم )) (ولقد فتنا الذین من قبلهم ).
آنها را نیز در کوره هاى سخت امتحان افکندیم ، آنها نیز همچون شما در فشار دشمنان بیرحم و جاهل و بیخبر و متعصب و لجوج قرار داشتند، همیشه میدان امتحان باز بوده و گروهى در این میدان شرکت داشته اند.
باید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هر کس مى تواند خود را برترین مؤ من ، بالاترین مجاهد، و فداکارترین انسان معرفى کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود، باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونى و آمادگیهاى روحى با این گفته ها هماهنگ یا ناهماهنگ است ؟
آرى ((باید خدا بداند چه کسانى راست مى گویند، و چه کسانى دروغگو هستند)) (فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین ).
بدیهى است خدا همه اینها را مى داند، حتى قبل از خلقت انسانها، منظور از علم در اینجا همان تحقق عینى مسائل و وجود خارجى آنها است ، و به تعبیر دیگر ظهور آثار و شواهد عملى است ، یعنى باید علم خدا در باره این گروه عملا در خارج پیاده شود، و تحقق عینى یابد، و هر کس آنچه را در درون دارد بیرون ریزد، این است معنى علم هنگامى که در اینگونه موارد در مورد خداوند به کار مى رود.
دلیل این مساءله نیز روشن است زیرا نیات درونى و صفات باطنى تا در عمل انسان تحقق و عینیت پیدا نکند ثواب و جزا و کیفر مفهوم ندارد.
آزمایش براى تحقق بخشیدن به نیات و صفات درونى است .
و به عبارت دیگر این عالم همچون یک ((دانشگاه )) یا یک ((مزرعه )) است (این تشبیهات در متون احادیث اسلامى وارد شده ) برنامه این است که در دانشگاه استعدادها شکوفا گردد، لیاقتها پرورش یابد، و آنچه در مرحله ((قوه )) است به ((فعلیت )) برسد.
باید در این مزرعه نهاد بذرها ظاهر گردد، و از درون آنها جوانه ها بیرون آید، جوانه ها سر از خاک بردارند، پرورش یابند، نهال کوچکى شوند و سرانجام درختى تنومند و بارور، و این امور هرگز بدون آزمایش و امتحان ممکن نیست .
و از اینجا مى فهمیم که آزمایشهاى الهى نه براى شناخت افراد است ، بلکه براى پرورش و شکوفائى استعدادها است .
بنابراین اگر ما آزمایش مى کنیم براى کشف مجهولى است ، اما اگر خداوند آزمایش مى کند براى کشف مجهول نیست که علمش به همه چیز احاطه دارد بلکه براى پرورش ‍ استعدادها و به فعلیت رسانیدن قوه ها است .

مریم رحیمی چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:32 ب.ظ

((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ).
بعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى است ، امتحان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست ، سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است . مى فرماید: ((ما کسانى را که قبل از آنها بودند آزمایش کردیم )) (ولقد فتنا الذین من قبلهم ).
آنها را نیز در کوره هاى سخت امتحان افکندیم ، آنها نیز همچون شما در فشار دشمنان بیرحم و جاهل و بیخبر و متعصب و لجوج قرار داشتند، همیشه میدان امتحان باز بوده و گروهى در این میدان شرکت داشته اند.
باید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هر کس مى تواند خود را برترین مؤ من ، بالاترین مجاهد، و فداکارترین انسان معرفى کند، باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود، باید معلوم گردد تا چه اندازه نیات درونى و آمادگیهاى روحى با این گفته ها هماهنگ یا ناهماهنگ است ؟
آرى ((باید خدا بداند چه کسانى راست مى گویند، و چه کسانى دروغگو هستند)) (فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین ).

--------------------------------------------------------------------------------

تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 205

بدیهى است خدا همه اینها را مى داند، حتى قبل از خلقت انسانها، منظور از علم در اینجا همان تحقق عینى مسائل و وجود خارجى آنها است ، و به تعبیر دیگر ظهور آثار و شواهد عملى است ، یعنى باید علم خدا در باره این گروه عملا در خارج پیاده شود، و تحقق عینى یابد، و هر کس آنچه را در درون دارد بیرون ریزد، این است معنى علم هنگامى که در اینگونه موارد در مورد خداوند به کار مى رود.
دلیل این مساءله نیز روشن است زیرا نیات درونى و صفات باطنى تا در عمل انسان تحقق و عینیت پیدا نکند ثواب و جزا و کیفر مفهوم ندارد.
آزمایش براى تحقق بخشیدن به نیات و صفات درونى است .
و به عبارت دیگر این عالم همچون یک ((دانشگاه )) یا یک ((مزرعه )) است (این تشبیهات در متون احادیث اسلامى وارد شده ) برنامه این است که در دانشگاه استعدادها شکوفا گردد، لیاقتها پرورش یابد، و آنچه در مرحله ((قوه )) است به ((فعلیت )) برسد.
باید در این مزرعه نهاد بذرها ظاهر گردد، و از درون آنها جوانه ها بیرون آید، جوانه ها سر از خاک بردارند، پرورش یابند، نهال کوچکى شوند و سرانجام درختى تنومند و بارور، و این امور هرگز بدون آزمایش و امتحان ممکن نیست .
و از اینجا مى فهمیم که آزمایشهاى الهى نه براى شناخت افراد است ، بلکه براى پرورش و شکوفائى استعدادها است .
بنابراین اگر ما آزمایش مى کنیم براى کشف مجهولى است ، اما اگر خداوند آزمایش مى کند براى کشف مجهول نیست که علمش به همه چیز احاطه دارد بلکه براى پرورش ‍ استعدادها و به فعلیت رسانیدن قوه ها است .

مریم گشاده رو-کشاورزی چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:46 ب.ظ

شاید ما هنگامی که در این دنیا با مشکلی مواجه می شویم آدم و حوا را سرزنش می کنیم که چرا فریب شیطان را خوردند و گمراه شدند
اما این را هم باید از خود بپرسیم که آیا ما فریب نمی خوریم آیا ما خطای آدم و حوا را تکرار نمی کنیم ماکه در نعمات خدا غرقیم و امتحانات الهی بوته ایست برای اثبات این سوال و پس از آن رسیدن به این نکته که به هر حال در هر موقعیتی تنها پناه ما خداست خدایی که هیچ کس به اندازه او ما را دوست ندارد

لیلا پایدار پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:01 ق.ظ

ایا مردم گمان کردند به حال خود رها میشوندو ازمایش نخواهند شد

۸۴۱۶۱۴۳۰۱۸ ادبیات- زبانشناسی جمعه 28 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:46 ب.ظ


بسم الله الرحمن الرحیم
أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ

آیا مردم پنداشته اند که چون بگویند : ایمان آوردیم ، رهایشان می کنند، ودیگر نمی آزمایندشان
بطورکلى مى توان گفت بحثهاى این سوره در چهار بخش خلاصه مى شود:
1ـ بـخـش آغـاز این سوره که پیرامون مساله ((امتحان )) و ((وضع منافقان )) است واین دو پیوند ناگسستنى با هم دارند.
2ـ بـخش دیگرى که در حقیقت براى دلدارى پیامبر(ص ) و مؤمنان اندک نخستین از طریق بیان گوشه هایى از سرنوشت پیامبران بزرگى همچون نوح وابراهیم و لوط و شعیب است .
3ـ بخش دیگرى از توحید, نشانه هاى خدا در عالم آفرینش , و مبارزه باشرک , سخن مى گوید.
4ـ قـسـمـت دیـگـرى از ایـن سـوره بـر مـحـور ضـعـف و ناتوانى معبودهاى ساختگى , و عابدان ((عنکبوت صفت )) آنها و همچنین عظمت قرآن و دلائل حقانیت پیامبر اسلام و لجاجت مخالفان و نیز یک سلسله مسائل تربیتى همچون نماز, نیکى به پدر و مادر, و اعمال صالح دور مى زند.
نـامـگذارى این سوره به ((سوره عنکبوت )) از آیه 41 آن گرفته شده که بت پرستان را که تکیه بر غیر خدا مى کنند تشبیه به عنکبوت مى کند که تکیه گاهش ,تارهاى سست و بى بنیاد است .
بـعـد از ذکـر حـروف مقطعه به یکى از مهمترین مسائل زندگى بشر که مساله شداید و فشارها و آزمونهاى الهى است اشاره کرده , مى گوید: ((آیا مردم گمان کردندهمین اندازه که اظهار ایمان کنند (و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند) به حال خود واگذارده خواهند شد و آنها امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا وهم لا یفتنون ).(آیه )ـبعد بلافاصله به ذکر این حقیقت مى پردازد که امتحان یک سنت همیشگى و جاودانى الهى اسـت , امـتـحـان مخصوص شما جمعیت مسلمانان نیست , سنتى است که در تمام امتهاى پیشین جارى بوده است , مى فرماید: ((ماکسانى را که قبل از آنها بودند آزمایش کردیم )) (ولقد فتنا الذین من قبلهم ).
آنـهـا را نیز در کوره هاى سخت امتحان افکندیم , آنها نیز همچون شما در فشاردشمنان بى رحم و جاهل و بى خبر و متعصب و لجوج قرار داشتند.بـاید هم چنین باشد چرا که در مقام ادعا هرکس مى تواند خود را برترین مؤمن , بالاترین مجاهد, و فداکارترین انسان معرفى کند, باید وزن و قیمت و ارزش این ادعاها از طریق آزمون روشن شود.آرى ((بـایـد خدا بداند چه کسانى راست مى گویند, و چه کسانى دروغگوهستند)) (فلیعلمن اللّه الذین صدقوا ولیعلمن الکاذبـین ).بـدیهى است خدا همه اینها را مى داند, منظور از ((علم )) در اینجا ظهور آثار وشواهد عملى است , یعنى باید علم خدا درباره مردم عملا در خارج پیاده شود, وتحقق عینى یابد, و هر کس آنچه را در درون دارد بیرون ریزد, تا ثواب و جزا و کیفرمفهوم داشته باشد.
از سیاق آیات این سوره و مخصوصا آیات اول سوره بر می آید که بعضی از کسانی که در مکه و قبل از هجرت ، به رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ایمان آورده بودند ، از ترس فتنه ای که از ناحیه مشرکین تهدیدشان می کرد، از ایمان خود برگشته بودند، چون مشرکین دست از سر مسلمانان بر نمی داشتند ، و مرتب آنان را دعوت می کردند به اینکه از ایمان به آنجناب برگردند ، و ضمانت می دادند که اگر برگردید هر ضرری از این بابت دیدید ما جبران می کنیم ، همچنان که اگر برنگردید بلا به سرتان می آوریم ، و آن قدر شکنجه تان می کنیم تا به کیش ما بر گردید / که آیه و قال الذین کفروا للذین آمنوا اتبعوا سبیلنا ولنحمل خطا یاکم / و آیه شریفه و من الناس من یقول آمنا بالله فاذا اوذی فی الله جعل فتنه الناس کعذاب الله / متضمن این معانی است / و گویااز این عده که ازایمان خود رجوع کرده اند کسانی بوده اند که رجوعشان به خاطر مجاهدت و تهدید و تشویق پدر و مادرشان بوده ، مانند بعضی از فرزندان مشرکین که از آیه شریفه و وصینا الانسان بوالدیه حسنا و ان جاهداک لتشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطیعهما این معنا استشمام می شود ، و این سوره درباره این عده نازل شده است / پس غرض سوره به طوری که از اول و آخرش و سیاق جاری در سراسرش استفاده می شود ، این است که : غرض خدای تعالی از ایمان مردم تنها این نیست که به زبان بگویند ایمان آوردیم ، بلکه غرض ، حقیقت ایمان است ، که تند باد فتنه ها بیشتر فشار بیاورد ، پا بر جا و ریشه دارتر می گردد / پس غرض سوره اعلام این معنا است که مردم خیال نکنند به صرف اینکه بگویند ایمان آوردیم دست از سرشان برمی دارند ،و در بوته آزمایش قرار نمی گیرند ، نه بلکه حتما امتحان می شوند ، تا آنچه در دل نهان دارند ظاهر شود و معلوم شود ایمان است یا کفر ، فلیعملن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین = پس خدا حتما باید معلوم کند آن کسانی را که در دعوی ایمان راست می گویند، و آنهایی که در این دعوی دروغگویند/ پس فتنه و محنت یکی از سنت های الهی است که به هیچ وجه و درباره هیچ کس از آن گذشت نمی شود ، همان طور که در امت های گذشته از قبیل قوم نوح ، عاد ، ثمود ، قوم ابراهیم ، لوط ، شعیب و موسی جریان یافت ، و جمعی استقامت ورزیده و جمعی دیگر هلاک شدند و در امت های حاضر و آینده نیز جریان خواهد داشت ، و خدا به کسی ظلم نکرده ، و نمی کند ، این خود امت ها و اشخاصند که به خود ظلم می کنند / پس کسی که می گوید من به خدا ایمان آوردم باید در برابر ایمانش صبر کند ، و خدای یگانه را بپرستد و چون قیام به وظایف دینی برایش دشوار و یا غیر ممکن شد باید به دیاری دیگر مهاجرت کند ، دیاری و سرزمینی که در آنجا بتواند به وظیفه های خود عمل کند ، چون ، زمین خدا وسیع است / و هرگز نباید به خاطر ترس از گرسنگی و سایر امور زندگی از مهاجرت چشم بپوشد ، برای اینکه رزق بندگان به عهده خدا است.

مصطفی مهران پور -->اقتصاد نظری یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:14 ق.ظ

به نام خالق. معنی آیه ؛ آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟؛
تا کی؟‌
تاکی باید خود را گول بزنیم که ایمان داریم؟
تاکی باید در محضر خدا گناه کنیم؟
آیا این خداوند عظیم نیست که برما و ذهن ما سیطره کامل دارد؟
آیا او نبود که از روی لطف و مرحمتش ما را آفرید و به ما نعمت داد و به ما به آنچه استحقاق آن را داریم داد؟ و اگر نداد از روی حکمت؟
تا کی باید به این ایمان ظاهری دل خود را خوش کنیم؟
ایمان واقعی و کامل زمانی میسر خواهد شد که تک تک فرمان های الهی را مو به مو در زندگی اجرا کنیم از احکام تا تولی و تبری. زندگی یعنی دین و دین یعنی در زندگی زندگی کردن.
باشد که پند گیریم و فرمان بریم!!
خدایا به ما تو فیق آن ده!!

هاجر لکزیان - دانشکده علوم تربیتی و دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 12:44 ب.ظ

آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!
آزمایش جزعی جدایی نا÷ذیر از خلقت است. تا به مخلوق مدعی قدرت ثابت کند. که قدرتمند واقعی کیست. و آن مخلوق تا چه اندازه توان و نیرو دارد. و اینکه خداوند. مخلوقات خود را به حال خود رها نکرده است. و هر لحظه متوجه آنهاست. جهان جلسه امتحان الهی است. و مدت زمان آن را نیز او تعین می کند. سعی کنیم تا با آمادگی در این امتحان حظور یابیم!...

حسن علی صالحی نیا - الهیات دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 04:18 ب.ظ

آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟
خداوند در این آیه و آیه های بعد از آن می فرماید : آزمایش الهی یک سنت همیشگی و جاودان است و همه امت ها در معرض آزمایش قرار می گیرند چرا که در مقام ادعا هر کس می تواند خود را بر ترین مومن بالاترین مجاهد و فداکارترین انسان معرفی کند.

زینب شهری نژاد دانشکده ادبیات پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:05 ب.ظ

آیا انسان ها چنین گماشتند که همین که بگویند «ایمان آوردیم» به حال خود رها می شوند و دیگر آزمایش نخواهند شد؟!!
آزمایش و امتحان الهی همیشه و در هر لحظه وجود دارد هر آن که ما قصد انجام کاری را داریم در بوته ی آزمایش الهی واقع شده ایم. اگر آن کار را که مرضی خداست انجام دهیم از این آزمایش سربلند بیرون آمده ایم و اگر آنچه را مورد پسند شیطان است انجام دهیم در این امتحان شکست خورده ایم
شیطان همواره در کمین است تا همه ی انسان ها را فریب دهد و هیچ کس هر قدر هم که با ایمان باشد نمی تواند از فریب شیطان در امان باشد. خود شیطان گفته است: «لاغوینهم اجمعین الا عباد الله المخلصین» برای اینکه شیطان نتواند ما را بفریبد مسیر طولانی ای را در پیش رو داریم پس باید خود را مجهز به سلاح تقوا کنیم تا از گزند وسوسه های شیطانی در امان باشیم.

شهناز مظهری نمین - الهیات شنبه 6 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 07:36 ق.ظ

ایمان، تنها با زبان و شعار نیست، و مدّعیان ایمان حتماً آزموده مى‏شوندآزمایش خداوند براى دانستن نیست، بلکه براى شناساندن است تا انسان خودش را بشناسد و مدعیان راستین از مدعیان دروغین جدا شوند. همه مومنان ادعا دارند که مطیع خدا و دستورات او هستند اما به هنگام امتحان معلوم مى‏شود چه کسى راست مى‏گوید و چه کسى دروغگوست.

[ بدون نام ] یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:34 ب.ظ

أَ حَسِب النَّاس أَن یُترَکُوا أَن یَقُولُوا ءَامَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ

ترجمه:
آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!

تفسیر:
نخست مى گوید: ((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ).

مسعود رمضان زاده-۸۴۲۲۲۳۰۱۱۵ یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:40 ب.ظ

أَ حَسِب النَّاس أَن یُترَکُوا أَن یَقُولُوا ءَامَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ
ترجمه:
آیا مردم گمان کردند به حال خود رها مى شوند و آزمایش نخواهند شد؟!

تفسیر:
نخست مى گوید: ((آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى شوند))؟! (احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون ).

مهدی رجائی دانشکده مهندسی دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:44 ب.ظ

آیا مردم چنین پنداشتند که بصرف اینکه گفتند ما ایمان آورده ایم رهاشان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند.

۸۴۱۶۵۰۳۰۴۵ شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:07 ب.ظ

۸۴۱۶۵۰۳۰۴۵
- آیا مردم گمان کردند همین اندازه که اظهار ایمان کنند و شهادت به توحید و رسالت پیامبر دهند به حال خود واگذارده خواهند شد و امتحان نمى گردند. آرى باید خدا بداند چه کسانى راست مى گویند، و چه کسانى دروغگو هستند.

معصومه اکرامی -مرکز کامپیوتر یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:33 ق.ظ

آیا مردم پنداشته اند همین که بگویند: ایمان آوردیم، رها مى شوند و مورد امتحان قرار نمى گیرند.


1 - آسوده داشتن خاطر، از ناحیه خداوند، به صِرف اظهار ایمان، و پندار آزمون نشدن از سوى او، خیالى باطل است.


۲- در صدراسلام، کسانى وجود داشته اند که انتظارِ آزمون الهى را نداشته اند و مى پنداشته اند که صرف اظهار ایمان، براى مؤمن بودن، کافى است.


3 - ایمان، در عین فضیلت آفرینى، ممکن است که انسان را دچار خودفریبى کند.


4 - صِرف اِظهار ایمان، نشانه راستین بودن آن نیست.


5 - مؤمنان، براى استوارى ایمان شان، مورد آزمایش قرار مى گیرند.


6 - پندار مبتلا نشدن به سختى، به صرف ایمان آوردن، پندارى باطل است.



7 - آزمودن مؤمنان، سنتى الهى است.


8 - گرفتار شدن مؤمنان به سختى ها، سنّتى الهى است.

سمیه سادات حسینی*** یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:45 ق.ظ

خدایا این منم موجودی که آفریدیش تا بندگی کند اما به راحتی یک چشم به هم زدن تو را فراموش کرد! از همه در روز الست عهد گرفتی تا ایمان بیاوریم به آغاز و به پایان
به آغاز روزی که ما خلق شدیم وبه پایان روزی که باید نتایج آزمون هایی که در دنیا وبا اعمالمان بدست آوردیم ارایه دهیم ایمان بیاوریم.آری ایمان ایمانی برآمده از اعماق وجودُُ و ایمانی که با حب و عشق باطنی وقلبی نسبت به تو باشد. و ما چه کردیم؟نمک خوردیم و نمکدان را شکستیم!وباز تو مارا دعوت نمودی ویک امتحان ویک فرصت دوباره در اختیار ما قرار دادی .وباز ما بودیم و فرصت هایی که از پی هم رفتند براستی ما در چه خیالی هستیم وبه کجا میرویم ...

[ بدون نام ] یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:30 ق.ظ

؛آیا خدا به ایمان ظاهری اکتفا میکند.
پاسخ:چطور تو که علام الغیوب هستی از راز دل ما با خبر نباشی.

۸۲۱۲۲۵۳۳۳۵(دانشکده علوم تربیتی) یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:34 ق.ظ

آیا خدا به ایمان ظاهری اکتفا مکند.
پاسخ : چطور تو که علام الغیوب هستی چگونه ممکن استکه از راز دل ما خبر نداشته باشی

سمانه سفیدمو - دانشکده مهندسی چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 09:43 ق.ظ

آیا مردم خیال می کنند به صرف اینکه بگویند ایمان آوردیم دست از سر آنها برداشته می شود و در بوته آزمایش قرار نمی گیرند ؟
پروردگارا من به تو ایمان آورده ام ( بهتر است بگویم که اسلام آورده ام ) و تو خود می دانی که من بنده ناچیزی بیش نیستم پس به تو پناه می برم از امتحانهایی که هر روز و هر لحظه با آنها روبه رو می شوم مبادا که از این امتحانها مردود خارج شوم .
خدایا هر روز صبح که از خواب بر میخیزم و باز تو دوباره فرصت زندگی کردن را به من داده ای مرا در مقابل هزاران امتحان قرار میدهی پس مرا یاری کن.

فاطمه تقی پناهی- دانشکده علوم تربیت چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:52 ق.ظ

همه فکر می کنن که من یه مسلمونم.
توی پرسشنامه ها که برا مثلا کنکور پر می کنم
تو قسمت دین می نویسم:‌ مسلمان- شیعه

برای شناختن من به اسلام پر کردن همین گزینه کافیه
اما واسه تو
واسه تو
گفتن این که من بهت ایمان دارم
وای چقدر ادعای بزرگیه

و چه خان های رستمی رو باید طی کنم
تا ثابت کنم من اهل ایمانم

و وای از سختی این امتحاناتت که هیچ کدومشو نمی شه فقط شب امتحان خوند و صبح نمره خوبی گرفت

باید یه عمر دنبالش باشی که
سربزنگاه دست گل به آب ندی

خدایا از سختی این امتحانات که می دونم تا به حال خراب کردم به خودت پناه می برم.

محمد ساجدی چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:05 ق.ظ

با سلام
وجود امتحان لازمه هر فرایندی میباشد که رسیدن به نتیجه را در انجام فرایند مشخص سازد .
آفرینش انسان نیز که شاید بزرگترین فرایند هستی است از این قاعده مستثنی نیست و باید افراد بشر امتحان شوند تا میزان پیشرفت هر فرد در راستای اهداف خلقت مشخص گردد
اما چرا حتی آنهایی که ایمان نیز آورده اند امتحان میشوند ؟
اولا این افراد فقط با قول خود اعلام ایمان کرده اند پس باید امتحان شوند .
ثانیا ایمان نیز خود مراحلی دارد و باید مراحل آن امتحان شود
ثالثا خود امتحان موجب ترقی و تعالی است و لذا نتنها چیز بدی نیست بلکه همه دنبال این هستند که امتحاناتی را پشت سر گزارند و در مقابل ان ارتقا بگیرند .
چرا مردم گمان میکنند که امتحان نمیشوند ؟
البته شاید شان نزول آیه در خصوص افرادی خاص بوده که این گونه فکر کرده اند و بهر حال خدا مسئله امتحان را مطرح کرده است ولی روی سخن آیه با کل انسانهاست .
شاید در پیچ و خم زندگی روزمره این مسئله به فراموشی میرود . شاید مردم چون نگران نتیجه هستند خودرا به غفلت میزنند .
ولی به نظر میرسد جواب این است که ما وقتی از یک مرحله امتحان عبور میکنیم خیالمان راحت میشود و معمولا به امتحان دیگری فکر نمیکنیم .
شاید آیه میفرماید که فکر نکنید اگر از مرحله بیان اسلام گذشتید امتحان به پایان رسید .
چون ایمان در وجود ساری و جاری است و مراحل آن طی میشود پس امتحان نیز یک واقعیت جاری و مداوم است .
خدایا مارا امتحان سخت نفرما ....

فاطمه السادات حسنی چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:28 ب.ظ

قولوا لااله الاالله تفلحوا
ـصدای شیهه ی اسبها، چکاچک شمشیرها، بوی خون و آتش، فریاد هراسان کودکان تشنه ی پابرهنه ... هل من ناصر ینصرنی؟
تسبیح می گردانیم لااله الا ... گفتند قولوا لااله الا الله تفلحوا ... ما نشسته ایم تا رستگار شویم.
ـزن می دود لای خیمه ها و بچه های گریزان را به آغوش سترک خویش می خواند صدای هلهله می آید... خون فواره می زند از میان دو دست و عمود خیمه فرو می افتد از عمود کین ... هل من ناصر ینصرنی؟
ـ علم بلند می کنیم و بیرق می گسترانیم و دم می گیریم؛ چشم خمار عباس منو دیوونه کرده ... قد و بالای عباس منو دیوونه کرده ... نشسته ایم تا رستگار شویم.
-خون شره می کند. خورشید شراره می کشد، آسمان جگر پاره می کند کوه درهم می شکند و زمین در خود فرو می چکد که سنگ خون زار می زند،حسین فریاد می کشد: هل من ناصر ینصرنی؟
تسبیح هامان شرم می کنند، پاره پاره می شوند و جاری می شوند به سوی نی نوا، ما بی تسبیح نشسته ایم و زبان می گردانیم لااله الا پول، ثروت مقام، شهرت ...لااله الا الشیطان.
نشسته ایم تا رستگار شویم.

پوریا ابری ۸۳۱۲۲۲۰۰۶۹ چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 06:22 ب.ظ

آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه ما ایمان به خدا آورده ایم رهایشان کنند و بر این دعوی هیچ امتحانشان نکنند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد