جگونه در مسابقه شرکت کنیم؟

 

هر روز یک پرسش از پرسش هایی که خداوند در قرآن خطاب

به انسان ها مطرح فرموده، معرفی می شود.برای شرکت

در مسابقه می توانید با مراجعه به قرآن و تفاسیر، مطالعه

مختصری پیرامون پرسش مزبور داشته باشید. (متن کامل قرآن

و متن کامل تفسیر نمونه در منوی سمت چپ صفحه

در اختیار شماست).

برای این که جزء شرکت کنندگان در مسابقه تلقی شوید، کافی است:

* ترجمه ای سلیس و روان از پرسش مزبور ارائه دهید؛ یا

* با مراجعه به تفسیر، توضیحی در باره پرسش مورد نظر بنویسید؛

* و بالأخره - و در بهترین حالت - محصول تأمل و اندیشه خود در باره

آن پرسش را بنویسید که در واقع پاسخ صمیمانه ای است که شما

 به خداوند می دهید!

 

سوال ها را در کجا بیابیم؟

در منوی سمت راست صفحه لینکی وجود دارد با عنوان

پرسش های خداوند از ما. با کلیک  بر روی لینک مزبور، کلیه

پرسش هایی که تا کنون در وبلاگ قرار داده شده، در اختیار

شما قرار می گیرد. 

 

چگونه پاسخ خود را ارسال کنیم؟

در زیر هر سوال لینک نظرات قرار داده شده است. وقتی آن را

کلیک می کنید، صفحه ای در اختیار شما قرار می گیرد که

می توانید پاسخ خود را در آن تایپ کنید. نوشتن  ای میل ضرورتی

 ندارد ولی نوشتن نام و نام خانوادگی و دانشکده یا محل خدمت

 ضروری است.

 

نظرات 8 + ارسال نظر
سیده راحله احمدیان یکشنبه 16 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:43 ق.ظ http://se_ah77@stu-mail-um.ac.ir

آرزو شجیعی دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:38 ق.ظ

آیا چنین نیست که زمانی طولانی بر انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود؟
ما می توانیم این طور برداشت کنیم که خداوند می فرماید من انسان را از اجزائ گوناگون خلق کردم که درواقع او را از هیچ (چیز قابل ذکری نبود) ایجاد نمودم و در واقع انسان تماما از هیچ و تنها با قدرت خدا آفریده شد.

آرزو شجیعی دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:45 ق.ظ

به هر حال رسولان آنها گفتند آیا در خدا شک است ؟! خدائى که آسمانها و زمین را آفریده ؟! او که شما را دعوت مى کند تا گناهانتان را ببخشد، و تا موعد مقررى شما را باقى گذارد، آنها گفتند (ما اینها را نمیفهمیم همین اندازه میدانیم ) شمابعد از این مرحله نوبت آفرینش انسان ، و موجود قابل ذکر شدن است ، مى فرماید. (سوال ۲)

[ بدون نام ] دوشنبه 17 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 11:28 ب.ظ

پریسا غلامزاده دانشکده الاهیات چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:40 ب.ظ

ای مهربانترین چرا نباید ازمایش شویم ببهترین بندگانت پیامبر عزیز اسلام و حضرت علی(ع) بسیار سختی کشیدند وازمایش شدندوهمچنین امتهای پیشین این سنت توست پس اگر نیازی به ازمایش نبود همه افراد از نظر ایمان برابر بودند هیچ فرقی بین عمار یاسر و یک فرد معمولی نیست معلومه که تفاوت است کسی که نافرمانی تو را نمی کند باکسی که تحمل سختیهای که در راه رسیدن به تو قرار دارد و فقط دنبال راهت طلبییست برابر است نه تو خدای مهربونی قدرت بی انتهایی خدای نازنینم همیشه کسانی هستند فقط حرف میزنند ولی پای عمل میرسه شونه خالی میکنند باید ارزش هر کسی مشخص شود تو از نیت درونی انها اگاهی ولی باید برای خودشون ثابت شود برای مثال خودم من خیلی گمان مکردم با ایمانم ولی وقتی بارها ازمایشم کردی تازه فهمیدم با ایمان واقعی فاصله دارم خدای قشنگ من اگه ذات مقدس تو من را امتحان نمی کرد فکرمی کردم خیلی باایمانم البته در عمل مشخص میشود چند مرده حلاجیم بله خدای من وقتی میگوئیم ایمان اوردیم باید مشخص شود راست می گوئیم یا دروغگو هستیم کسانی که از ازمایشات سر افراز بیرون میایند مورد رضای تو قرار میگیرند و پاداش میدهی و بلعکس خدا جونم توما را امتحان میکنی تا نقطه ضعفهای خودمون را پیدا کنیم خود را اصلاح کنیم توبه کنیم وروز به روز رشد پیدا کنیم به تو نزدیکتر شویم وبه کمال برسیم یا رب العرش العظیم از تو طلب میکنم حتی یک لحظه مرا به خودم وا مگزاری ..... احسب الناس ان یترکوا... مسابقه شماره ۴ سوره عنکبوت ایه۲ ایامردم گمان کردند همین که بگوئیم ایمان اوردیم به حال خود رها میشوند . . . ..هرگز چنین نیست......

پورعبدالله چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 02:19 ب.ظ

مسائل دنیوی و مادی نفس را به خویش مشغول ساخته و هر لحظه مرا از تقرب به درگاه تو دورتر می سازد به زبان ایمان آورندگانیم و نه به حقیقت خداوندا یاری ام نما در هر لحظه از زندگیم که همراه با آزمایشی از جانب توست.

فاطمه شریف پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:24 ب.ظ

مهربانترین چرا نباید ازمایش شویم ببهترین بندگانت پیامبر عزیز اسلام و حضرت علی(ع) بسیار سختی کشیدند وازمایش شدندوهمچنین امتهای پیشین این سنت توست پس اگر نیازی به ازمایش نبود همه افراد از نظر ایمان برابر بودند هیچ فرقی بین عمار یاسر و یک فرد معمولی نیست معلومه که تفاوت است کسی که نافرمانی تو را نمی کند باکسی که تحمل سختیهای که در راه رسیدن به تو قرار دارد و فقط دنبال راهت طلبییست برابر است نه تو خدای مهربونی قدرت بی انتهایی خدای نازنینم همیشه کسانی هستند فقط حرف میزنند ولی پای عمل میرسه شونه خالی میکنند باید ارزش هر کسی مشخص شود تو از نیت درونی انها اگاهی ولی باید برای خودشون ثابت شود برای مثال خودم من خیلی گمان مکردم با ایمانم ولی وقتی بارها ازمایشم کردی تازه فهمیدم با ایمان واقعی فاصله دارم خدای قشنگ من اگه ذات مقدس تو من را امتحان نمی کرد فکرمی کردم خیلی باایمانم البته در عمل مشخص میشود چند مرده حلاجیم بله خدای من وقتی میگوئیم ایمان اوردیم باید مشخص شود راست می گوئیم یا دروغگو هستیم کسانی که از ازمایشات سر افراز بیرون میایند مورد رضای تو قرار میگیرند و پاداش میدهی و بلعکس خدا جونم توما را امتحان میکنی تا نقطه ضعفهای خودمون را پیدا کنیم خود را اصلاح کنیم توبه کنیم وروز به روز رشد پیدا کنیم به تو نزدیکتر شویم وبه کمال برسیم یا رب العرش العظیم از تو طلب میکنم حتی یک لحظه مرا به خودم وا مگزاری ..... احسب الناس ان یترکوا... مسابقه شماره ۴ سوره عنکبوت ایه۲ ایامردم گمان کردند همین که بگوئیم ایمان اوردیم به حال خود رها میشوند . . . ..هرگز چنین نیست......

حجت( پژوهشکده علوم گیاهی) چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:28 ق.ظ

سوال چهاردهم
آیه14 سوره علق
بسم الله الرحمن الرحیم
أ لم یعلم بأن الله یری؟
آیا ندانسته است که خدا می بیند؟
آیا او نمى داند که خداوند همه اعمالش را مى بیند؟

در احـادیـث آمده است : ((ابوجهل )) از اطرافیان خود سؤال کرد: آیا محمددرمیان شما نیز (براى سجده ) صورت به خاک مى گذارد؟.
گفتند: آرى !.
گفت : سوگند به آنچه ما به آن سوگند یاد مى کنیم , اگر او را در چنین حالى ببینم با پاى خود گردن او را له مى کنم !. به او گفتند: ببین , او در آنجا مشغول نماز خواندن است !.
ابـوجـهـل حـرکت کرد تا گردن پیامبر(ص ) را زیر پاى خود بفشارد, ولى هنگامى که نزدیک آمد عقب نشینى کرده و با دستش گوئى چیزى را از خود دورمى کرد!.
به او گفتند: این چه وضعى است که در تو مى بینیم ؟.گـفـت : نـاگـهان میان خودم و او خندقى از آتش دیدم و منظره اى وحشتناک وهمچنین بال و پرهائى مشاهده کردم !.
در اینجا پیغمبر خدا(ص ) فرمود: ((قسم به کسى که جانم در دست اوست اگربه من نزدیک شده بود فرشتگان خدا بدن او را قطعه قطعه مى کردند و عضو عضو اورا مى ربودند))! اینجا بود که آیات فوق نازل شد.
در ایـن آیه براى تاکید بیشتر, مى افزاید: ((به من خبر ده اگر این بنده (نمازگزار) به راه هدایت باشد)) (اریت ان کان على الهدى ).
(آیـه )ـ ((بـه مـن خـبـر ده اگـر (ایـن طـغیانگر که رهروان راه حق را از نماز وهدایت و تقوا باز مـى دارد) حق را انکار کند و به آن پشت نماید)) آیا مستحق مجازات الهى نیست ؟ (اریت ان کذب وتولى ).
((آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) مى بیند)) و همه را براى حساب و جزا ثبت و ضبط مى کند؟ (الم یعلم بان اللّه یرى ).
تعبیر به قضیه شرطیه در آیات فوق اشاره به این است که این طغیانگر مغرور لا اقل این احتمال را باید بدهد که پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) بر طریق هدایت است ، و دعوتش دعوت به سوى تقوى است ، همین احتمال براى اینکه جلو طغیان او را بگیرد کافى است .بنابراین مفهوم این آیات تردید در هدایت و دعوت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به سوى تقوى نمى باشد، بلکه اشاره به نکته ظریف بالاست .بعضى از مفسران ضمیر در ((کان )) و ((اءمر)) را به همان شخص ‍ نهى کننده مانند ابوجهل باز گردانده اند، بنابراین مفهوم آیات چنین مى شود: اگر او هدایت را بپذیرد و به جاى منع از نماز دعوت به تقوى کند چقدر به حال او مفید است ؟
عالم هستى محضر خدا است
توجه به این واقعیت که هر کارى را انسان انجام مى دهد در پیشگاه خدا است ، و اصولا تمام عالم هستى محضر خدا است ، و چیزى از اعمال و حتى نیات آدمى از او پنهان نیست ، مى تواند روى برنامه زندگى انسان اثر زیاد بگذارد، و او را از خلافکاریها باز دارد، مشروط بر اینکه ایمان به این مطلب واقعا در دل او جاى گیرد و به صورت یک باور قطعى در آید.
در حدیثى مى خوانیم : اعبد الله کانک تراه فان لم تکن تراه فانه یراک : خدا را آنچنان عبادت کن که گوئى او را مى بینى و اگر تو او را نمى بینى او تو را به خوبى مى بیند.
نقل مى کنند بیدار دلى بعد از گناهى توبه کرده بود، و پیوسته مى گریست ، گفتند: چرا اینقدر گریه مى کنى ؟ مگر نمى دانى خداوند متعال غفور است ؟ گفت : آرى ، ممکن است او عفو کند، ولى این خجلت و شرمسارى که او مرا دیده چگونه از خود دور سازم ؟!
گیرم که تو از سر گنه درگذرى زان شرم که دیدى که چه کردم چکنم ؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد