پرسش های خداوند از ما - ۱۳

 

سؤال سیزدهم 

سوره قیامت - آیه ۳۶

نظرات 62 + ارسال نظر
امیر حسین کفشکنان - دانشکده فنی مهن دوشنبه 15 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 07:43 ب.ظ

سلام علیکم
آیا انسان گمان میکند که ما او را به خود وا گذاشته ایم ؟
با نظر به آیات قبلی اینگونه بر می آید که خداوند متعال هدف از این پرسش را متذکر شدن قیامت قرار داده َو میفرماید آیا انسان فکر میکند ما او را در قیامت زنده نمیکنیم ، حال آنکه ما قادریم حتی خطوط سر انگشتان او را دوباره همانند روز اول بسازیم .
آیا انسان فکر میکند بیهوده آفریده شده و ما او را رها میکنیم ؟
در این آیه مقصود از سدی ، شتر بی ساربان که به هر جا بخواهد میرود است ، خدایی که انسان را از ماده ای پست آفریده غرضی داشته و قادر است او را برانگیزاند ، در نهایت همه با توجه به اعمالی که داشته اند یا رستگار میشوند یا شقاوت دامن گیر آنها میشود ، پس از آنکه خداوند با قدرت لا یتنهی خود آنها را برانگیخت به جایی که استحقاق آن را دارند منتقل میشوند .
دیگر آنکه مسئله ی جنسیت همانگونه که در سوره هایی مثل مومنون و ... آمده موضوعی است بدست خدا و هرچند امروزه علم به حدی رشد کرده که در تعیین جنسیت بی تاثیر نیست اما هنوز هم به طور قطع نمیتواند در این امر که تنها با قدرت خدا به سرانجام می رسد ،‌ دخالت کند .

رقیه قطمیری سه‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:24 ق.ظ

آیا انسان گمان می کند که بیهوده وبی هدف رها می شود؟
چگونه باور می کنی ،خداوند این جهان پهناور را،با این عظمت، واینهمه شگفتیها برای انسان بیافریند،ولی در آفرینش تو هدفی نباشد؟
چگونه می توان باور کرد که هر عضوی از اعضای انسان برای هدف خاصی آفریده شده باشد،چشم برای دیدن، گوش برای شنیدن وحتی خطوط سر انگشتان انسان نیز حکمتی دارد،ولی برای مجموع وجود او هیچ هدف و حکمتی در کار نیست،وبیهوده ومهمل وبدون هیچگونه برنامه وامرونهی وتکلیف ومسئولیت آفریده شده است؟
حال اگر گفته شود هدف همین زندگی چند روزه دنیاست،همین خور وخواب تکراری وآمیخته با هزار گونه درد ورنج، قطعا این چیزی نیست که بتواند آن آفرینش بزرگ را توجیه کند.و جز این نمی توان نتیجه گرفت که این انسان برای هدف بزرگتری یعنی زندگی جاویدان در جوار قرب رحمت حق، وتکامل بی وقفه و بی پایان ،آفریده شده است.
به امید عملی کردن این هدف در تک تک لحظات زندگیمان.
والسلام

[ بدون نام ] چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:15 ب.ظ

ایا انسان گمان می کند بیهوده افریده شده است من نمی دانم دیگران چگونه من اندیشند اما من می دانم در جهانی که برگی از درخت بی هدف نمیافتد من نمی توانم بی هدف افریده شده باشم

محمد ساجدی چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 03:46 ب.ظ

با سلام
آیا انسان گمان مى کند بیهوده و بى هدف رها مى شود؟
حقیقتا آیه سختی است و سخت است سخن گفتن در مورد آن .
چه اینکه آیا معنی آن است که خداوند در این جهان نیز انسان را بحال خود واگزار نکرده است ؟
پس چرا دعا میکنیم خدایا مارا بحال خود واگزار نکن .
و آیا معنی آن است که انسان بیهوده و رها نیافریده شده و عاقبتی دارد ؟
و آیا این عاقبت تا کی است ؟. تابینهایت ؟

فاطمه السادات حسنی چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 04:04 ب.ظ

راست می گویی ...
چه خوب بلاهت و جهالتم را می شناسی که اگر چنین نمی پنداشتم مرا با عصیان و سرکشی و طغیان چه کار بود؟
راست میگویی که اگر چنین نمی پنداشتم چگونه می توانستم اینچنین بیهوده و باطل روز شب کنم بی آنکه حتی دمی درنگ کنم در این تباهی
راست میگویی که اگر چنین نبود مرا انوقت چه کار بود با افسردگی و جمود و خواب وغفلت که آنقدر کار ناتمام و راه نرفته داشتم که لحظه ای،دمی،ثانیه ای هم زمان نداشتم برای گلایه از زمین وآسمان که امروز این کج بود ان یکی راست و از آن است که نشد...نتوانستم...نرسیدم و چه میدانم هزار و یک بهانه ی مسخره ی دیگر که هر روز برای توجیه تنبلیهای بی شمارم میتراشم و هر روز کلاهی گشاد تر از دیروز بر سرم میگذارم تا بیشتر در بازی مسخره ام غرق شوم...
راست میگویی که اگر چنین نمی پنداشتم حالا باید آنقدر هرم شرم شعله ورم میکرد که یارای نگاشتن شرمساری ام هم نبود.
راست میگویی چه خوب بلاهت و جهالتم را می شناسی حکیم...


پوریا ابری ۸۳۱۲۲۲۰۰۶۹ چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 06:43 ب.ظ

آیا آدمی پندارد او را مهمل از تکلیف و ثواب و عقاب گذارند

وحیده حاجی محمدی پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:29 ق.ظ

آیا انسان پندارد که بیهوده رها می شوند ؟

مهدی کوهستانی - علوم پایه پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:14 ق.ظ

ترجمه :
آیا انسان گمان مى کند بیهوده و بى هدف رها مى شود؟

پاسخ فطرت من :
آنقدر گرفتار مسایل دنیوی شدم که
گمان میکنیم که ما را خلق کرده اند وتمام شد وما ازادیم که هرچه خواستیم بگوییم و هر کاری که می خواهیم انجام دهیم
وگمان نمیبریم که روزی باید به سوی او برویم

در تفسیر نور الثقلین جلد 3 صفحه 566 نقل شده که از امام صادق پرسیدند چرا خداوند خلق را افرید؟ امام فرمودند خداوند خلق را بیهوده نیافرید وان ها را به حال خودشان رها نکرد بلکه افرید تا قدرتش را به انها نشان دهد وانها را مکلف کرد به اطاعتش تا از این طریق به رضوان خدا برسند

۸۵۲۲۲۵۳۰۱۸ پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:25 ق.ظ

ترجمه :
آیا انسان گمان مى کند بیهوده و بى هدف رها مى شود؟

حرف دل :
آنقدر گرفتار مسایل دنیوی شدم که
گمان میکنیم که ما را خلق کرده اند وتمام شد وما ازادیم که هرچه خواستیم بگوییم و هر کاری که می خواهیم انجام دهیم
وگمان نمیبریم که روزی باید به سوی او برویم
در تفسیر نور الثقلین جلد 3 صفحه 566 نقل شده که از امام صادق پرسیدند چرا خداوند خلق را افرید؟ امام فرمودند خداوند خلق را بیهوده نیافرید وان ها را به حال خودشان رها نکرد بلکه افرید تا قدرتش را به انها نشان دهد وانها را مکلف کرد به اطاعتش تا از این طریق به رضوان خدا برسند

غلامحسین وطن خواه ـ مهندسی پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 01:37 ب.ظ

ترجمه فارسى
-------------------------------------------------------------
«36» آیا انسان گمان مى‏کند بى‏هدف رها مى‏شود؟!
تفسیر نمونه
-------------------------------------------------------------
36 - آیا انسان گمان مى کند بیهوده و بى هدف رها مى شود؟
((سدى )) (بر وزن هدى ) به معنى مهمل و بیهوده و بى هدف است عرب مى گوید: ((ابل سدى )) در مورد شترى که بدون ساربان رها شده و هر جا مى خواهد به چرا مى رود.
منظور از ((انسان )) در این آیه همان انسانى است که منکر معاد و رستاخیز مى باشد، آیه مى گوید: او چگونه باور مى کند خداوند این جهان پهناور را، با این عظمت ، و اینهمه شگفتیها براى انسان بیافریند، ولى در آفرینش انسان هدفى نباشد،؟ چگونه مى تواند باور کرد، که هر عضوى از اعضاى انسان براى هدف خاصى آفریده شده باشد، چشم براى دیدن و گوش براى شنیدن ، و قلب براى رسانیدن غذا و اکسیژن و آب به تمام سلولهاى بدن . حتى خطوط سر انگشتان انسان نیز حکمتى دارد، ولى براى مجموع وجود او هیچ هدفى در کار نیست ، و بیهوده و مهمل و بدون هیچگونه برنامه و امر و نهى و تکلیف و مسؤ ولیت آفریده شده است ؟
یک فرد عادى اگر مصنوع کوچکى بى هدف بسازد به او ایراد مى کنند، و نامش را از زمره انسانهاى عاقل حذف مى نمایند، چگونه خداوند حکیم على الاطلاق ممکن است چنین آفرینش بى هدفى داشته باشد؟!
و اگر گفته شود هدف همین زندگى چند روزه دنیا است ، همین خور و خواب تکرارى و آمیخته با هزار گونه درد و رنج ، قطعا این چیزى نیست که بتواند آن آفرینش بزرگ را توجیه کند.
بنابراین نتیجه مى گیریم که این انسان براى هدف بزرگترى یعنى زندگى جاویدان در جوار قرب رحمت حق ، و تکامل بى وقفه و بى پایان ، آفریده شده است . تفسیر المیزان
-------------------------------------------------------------
أَ یحْسب الانسنُ أَن یُترَک سدىً
در این آیه به مساءله مورد بحث اول سوره بازگشت شده ، که همان مساءله ردبر منکرین قیامت است ، آنجا هم مى فرمود: ((ایحسب الانسان ان لن نجمع عظامه ))
و استفهام در آن توبیخى است ، و کلمه ((سدى )) به معناى مهمل است ، و معناى آیه این است که : آیا انسان چنین مى پندارد که ما او را مهمل رها مى کنیم و اعتنایى به او نداریم ،و چون نداریم بعث و قیامتى هم نیست ، و بعد از مردن دیگر زنده اش نمى کنیم ، و در نتیجه تکلیف و جزایى در کار نیست ؟

نظر شخصی

مگر می شود از کسی بپرسی( برا ی چه زندگی می کنی؟) او نتواند جواب دهد، یا بگوید نمی دانم !
یا اینکه کاری را بدون هدف انجام دهد. در حالیکه انسان است
و مگر می شود خدا و خالق انسان کاری را بدون حساب و کتاب انجام دهد.
مگر می شود خداوند حکیم موجودی به این عظمت ( به قول امام علی (ع) : عالم اکبر ) را برای چند روزه دنیا بیافریند.
خداوند خود پاسخ می گوید:
بخوان مارا منم پروردگارت
خالقت از ذره ای ناچیز...
صدایم کن مرا; آموزگار قادر خود را
قلم را; علم را; من هدیه ات کردم
بخوان مارا; منم معشوق زیبایت
منم نزدیک تر از تو به تو
اینک صدایم کن!
رها کن غیر مارا سوی ما بازا
منم پروردگار پاک بی همتا
منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست می دارم!
تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو می گوید
تو را در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد!
بساط روزی خود را به من بسپار
رها کن غصه ی یک لقمه نان و آب فردارا
تو راه بندگی طی کن!
عزیزا; من خدایی خوب می دانم
تو دعوت کن مرا بر خود
به اشکی ; یا خدایی, میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست می دارم!
طلب کن خالق خود را, بجو مارا
تو خواهی یافت!
که عاشق می شوی بر ما
و عاشق می شوم بر تو
که وصل عاشق و معشوق هم
آهسته می گویم خدایی عالمی دارد!
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسب های خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن
تکیه کن بر من!
قسم بر روز هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن, اما دور
رهایت من نخواهم کرد!
بخوان مارا
که می گوید که تو خواندن نمی دانی؟
تو بگشا لب
تو غیر از ما خدای دیگری داری؟
رها کن غیر مارا
آشتی کن با خدای خود
تو غیر از ما چه می جویی؟
تو با هرکس به جز با ما چه می گویی؟
وتو بی من چه داری ؟هیچ!
بگو با ما چه کم داری عزیزم؟هیچ!!
هزاران کهکشان و کوه و دریا را
و خورشید و نور و هستی را
برای جلوه ی خود آفریدم من
ولی وقتی تو را من آفریدم
بر خودم احسنت می گفتم!
تویی زیبا تر از خورشید زیبایم
تویی والا ترین مهمان دنیایم
که دنیا بی تو; چیزی چون تو را کم داشت
تو ای محبوب تر مهمان دنیایم
نمی خواهی چرا ما را؟؟
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر می گردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی
ببینم; من تورا از درگهم راندم؟
اگر در روزگار سختی ات خواندی مرا
اما به روز شادیت یک لحظه هم یادم نمی کردی!
به رویت بنده ی من هیچ آوردم؟
که می ترساندت از من؟
رها کن آن خدای دور
آن نامهربان معبود
آن خالق خود را
این منم پروردگار مهربانت خالقت
اینک صدایم کن مرا به قطره ی اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را
با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات من شنیدم
غریب این زمین خاکیم !
عزیزم آ یا حاجتی داری؟
تو ای از ما
کنون برگشته ای اما
کلام آشتی را تو نمی دانی!
ببینم چشمهای خیست آیا گفته ای دارند؟
بخوان ما را.....
بگردان قبله ات را سوی ما
اینک وضویی کن
خجالت می کشی از من؟
بگو,جز من کس دیگر نمی فهمد
به نجوایی صدایم کن
بدان آغوش من باز است
برای درک آغوشم
شروع کن .....یک قدم با تو
تمام گام های مانده اش با من


لاله صفایی دانشکده علوم حدیث پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 06:53 ب.ظ


13- آیا انسان گمان میکنه بی هدف رها شده ؟

نه خداجونم نه
میدونم بی هدف رهام نکردی
اگه بی هدف بودم این همه پیامبر برای چی اومدن ؟
اگه بی هدف بودم این همه امام برای چی اومدن ؟
اگه بی هدف بودم این کتاب منیر برای چی اومده ؟
اگه بی هدف اومدم این وجدانم چرا اینقدر اذیتم میکنه؟
اگه بی هدف اومدم پس این دلم چی میگه؟
اگه بی هدف اومدم پس چه جوری این همه برای من برنامه ریزی شده ؟
از لحظه ای که اومدم شیر مادر آماده بود
دست نوازش پدربر سرم بود
مهر مادر همراهم بود
چطور وقتی دندون نداشتم غذام شیر بود
وقتی بزرگ شدم چطور دندون در اوردم ؟
وقتی وقتی بزرگتر شدم چطور پاهام قوت گرفت ؟
وقتی ذهنم باز تر شد چطور خدا در دلم جا گرفت ؟
وقتی تنها شدم کی بهم گفت یاد خدا بی افتم ؟
وقتی یا خدا افتادم چطور آروم شدم ؟
وقتی کمک خواستم چطور یاری شدم؟
حالا چطور بگم همه اینا بی هدف بوده ؟
این همه منو پرورش دادی این همه برنامه ریختی برای هیچ ؟؟؟
ممکن نیست .
ابر و باد مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف و آری و به غفلت نخوری.
هیچ لحظه ای از زندگیم نبود که برای آینده اش برنامه ای نبود .
که همه زندگیم برنامه ریزی تو بود
بعد از مرگ هم مطمئنم باز برنامه ای هست
هر چند من ندونم و باور نکنم
اما هست میدونم و مطمئنم .

۸۴۱۳۱۴۰۰۶۶-دانشکده ادبیات شنبه 20 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:19 ق.ظ

معنی آیه:آیا انسان گمان می کند که بیهوده وبی هدف رها می شود؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد