پیوندها
دستهها
- در باره مسابقه 1
- حمایت کنندگان 1
- جوائز مسابقه 1
- چگونه در مسابقه شرکت کنیم؟ 1
- از میان پاسخ ها... 1
- پرسش های خداوند ازما-۱ 1
- پرسش های خداوند ازما-۲ 1
- پرسش های خداوند ازما-۳ 1
- پرسش های خداوند ازما-۴ 1
- پرسش های خداوند ازما-۵ 1
- پرسش های خداوند ازما-۶ 1
- پرسش های خداوند ازما-۷ 1
- پرسش های خداوند ازما-۸ 1
- پرسش های خداوند ازما-۹ 1
- پرسش های خداوند ازما-۱۰ 1
- پرسش های خداوند ازما-۱۱ 1
- پرسش های خداوند ازما-۱۲ 1
- پرسش های خداوند ازما-۱۳ 1
- پرسش های خداوند ازما-۱۴ 1
- اسامی برندگان 1
جدیدترین یادداشتها
همه- [ بدون عنوان ]
- [ بدون عنوان ]
- پرسش های خداوند از ما - ۱۴
- پرسش های خداوند از ما - ۱۳
- پرسش های خداوند از ما - ۱۲
- پرسش های داوند از ما - ۱۱
- اعلام برندگان مرحله اول و دوم مسابقه
- پرسش های خداوند از ما - ۱۰
- پرسش های خداوند از ما - ۹
- پرسش های خداوند از ما - ۸
- پرسش های خداوند از ما - ۷
- پرسش های خداوند از ما - ۶
- پرسش های خداوند از ما - ۵
- نمونه هایی از پاسخ های دانشجویان
- پاسخ دهندگان
- پرسش های خداوند از ما -۴
- پرسش های خداوند از ما -۳
- پرسش های خداوند از ما -۲
- پرسش های خداوند ازما - ۱
- جوائز مسابقه
بایگانی
- مهر 1385 22
آمار : 41444 بازدید
Powered by Blogsky
محمد
چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 05:42 ق.ظ
اشاره به عهد و پیمانی دارد که خداوند از بندگان خود احتما لا د رعالم ذر گرفته است اما انسان با قرار گرفتن در این بدن مادی وبا مشغول شدن بامادیات آن عهدوپیمان که باپروردگار خودبسته بود ازیاد برد واز فطرت الهی خود دور گردید وآن فطرت الهی را باپلیدی هاآلوده گردانید .
اما مسئله ی دیگری را که می توان دررابطه ی باعهدوپیمان انسان باخدا مطرح کرد این است ؛این پیمانی که در اینجامطرح شده یک پیمان عمومی است که خداوندآن راازهمه ی انسان ها «اعم ازپیامبر وغیرپیامبر گرفته است»
چراکه درجایی دیگر از قرآن درسوره ی احزاب آیه ی۷می خوانیم :«به خاطرآور»هنگامی را که ازپیامبران پیمان گرفتیم
که این پیمان طبق تفاسیر اداکردن مسئولیت تبلیغ ورسالت ورهبری وهدایت مردم درتمام زمینه ها وابعاداست
واین پیمان هایی که خداوند ازانسانها گرفته است نشان دهنده ی اهمیتی است که خداوندبه پاک بودن روح بشر وحرکت بشردر صراط مستقیم میدهد.
این عهد وپیمانی که خداوند از آن سخن میگوید احتمالا در عالم ذر از انسان گرفته شده است طبق گفته ی بعضی ازمفسرین وانسان فراموشکاربادیدن مادیات ومشغول شدن با آن ها عهد خود باخدا رافراموش کرده وفریفته ی شیطان شدوخداوند دراین آیه باردیگر این عهدوپیمان رایادآوری میکند.
ولی موضوع دیگری راکه دررابطه ی با این عهد وپیمان میتوان مطرح کرداین عهد احتمالاعهدی است که ازهمه ی انسان ها گرفته شده است «اعم ازپیامبر وغیر پیامبر».
درقرآن درجایی دیگر «سوره ی احزاب آیه ی۷ »ازعهد وپیمانی دیگر سخن به میان می آید عهدی که خداوندازپیامبران خود گرفته است که طبق احادیث این عهد ادا کردن مسئولیت تبلیغ ورسالت ورهبری وهدایت مردم درتمام زمینه ها وابعاد است .
وهمه ی اینها نشان دهنده ی اهمیت پاکی ولطافت روح انسان ها وقرار گرفتن آنها درصراط مستقیم ازجانب خداست.
آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید که او برای شما دشمن آشکاری است؟! و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟!
شیطان هر لحظه با وسوسه هایی جدید و نو و هر بار به شیوه ای متفاوت انسان را می فریبد و او را خواسته یا ناخواسته در دام هواهای نفسانی می افکند و این وسوسه ها گاه به شکل هایی بروز می کند که انسان اصلا متوجه آن نیست ممکن است گمان کند که در حال عبادت خداست اما در همان حال اطاعت شیطان را کند .
بنابر این در هر حال باید با یاد خدا و با توکل بر او از وسوسه های شیطان به خدا پناه برد چه اینکه ممکن است یک آن دل را به شیطان سپردن و اطاعت از او یک عمر انسان را مغبون و بازنده سازد و سعادت دین و دنیا را از انسان بگیرد و از طرفی ممکن است یک لحظه به خود آمدن و توبه به سوی خدا انسان را از ورطه ی هلاکت و نابودی دور سازد و آینده ای مالامال از خیر و سعادت و خوشی را برای او رقم بزند
آیا قیامت، روز توبیخ مجرمان نیست؟ انسان، از دو حال خارج نیست، یا بنده خداست یا بنده شیطان. «لا تعبدوا الشیطان... اعبدونى» پس می دانیم دشمن بودن شیطان اشکاراست. «عدوّ مبین» راه راست و مستقیم را که هر شبانه روز در نماز از خدا مىخواهیم، «اهدنا الصراط المستقیم» همان اطاعت و عبادت اوست. «اُعبدونى هذا صراط مستقیم» پس مهمترین فلسفه عبادت خداوند، انتخاب راه درست در زندگى است. «اُعبدونى هذا صراط مستقیم» اینجا است که منظور خدای متعال را متوجه می شویم . پس اى فرزندان آدم! مگر به شما سفارش نکردم که شیطان را اطاعت نکنید که همانا او براى شما دشمنى آشکار است. و تنها مرا بپرستید، که راه مستقیم همین است
ای آنکه گفتی : خاک زاد دوری کن از آتش نهاد
حرفت چو ننمودیم گوش آتش به جانهامان فتاد
حال از پس آن سوختن عبرت ،همی آموختن
گویم که ما را سروری پروردگار خوب من
شاعر : هاجر لکزیان
آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم ! که شیطان را پرستش نکنید که او براى شما دشمن آشکارى است ؟
و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است ؟
خدایا من حقیرم که عهد می بندم ولی وفا نمی کنم وتو بزرگی که در مقابل بی وفائی ام وفا میکنی خدایا راه را به من نشان می دهی ومن به بی راه میروم . اگر به عهدی که با تو بستم وفا کنم مرا در صف مومنان قرار می دهی پس اگر در این راه از من لغزی سر زد تو با عنایت خود ببخش.
ای آدم زادگان آیا با شما عهد نبستیم که شیطان را نپرستید زیرا روشن است که او دشمن بزرگ شماست و مرا پرستش کنید (امر مرا اطاعت کنید که ) این راه مستقیم (سعادت ابدی است).
آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را پرستش و اطاعت مکنید که او دشمن آشکار شماست ؟ (ا لم اعهد الیکم یا بنى آدم الا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین ).
این عهد و پیمان الهى از طرق مختلف از انسان گرفته شده ، و بارها این معنى را به او گوشزد کرده است :
نخست آن روز که فرزندان آدم در زمین نشو و نما کردند این خطاب به آنها شد: ((یا بنى آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنة ینزع عنهما لباسهما لیریهما سواتهما انه یریکم هو و قبیله من حیث لا ترونهم انا جعلنا الشیاطین اولیاء للذین لا یؤ منون :
((اى فرزندان آدم ! شیطان شما را نفریبد همانگونه که پدرتان را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان خارج ساخت تا عورتشان را براى آنها آشکار کند! چه اینکه او و پیروانش شما را میبینند و شما آنها را نمیبینید، (بدانید) ما شیاطین را اولیاى کسانى قرار دادیم که ایمان نمى آورند
ما حد اقل روزی ده بار از خدا می خواهیم (( اهدنا الصراط المستقیم)) از خودم پرسیدم چرا
واقعا این همه تکرار برای چیست این را تکرار می کنم که خودم به یاد داشته باشم تازه این آیه در سره حمد آمده که می گویند مادر قرآن است پس قضیه خیلی مهم است
من به خدا قولی داده ام در جایی که به یاد ندارم و در زمانی که به یاد ندارم حتی این قول را هم به یاد ندارم چیزهایی که من به یاد می اورم چیزهایی است که در حافظه من ذخیره شده اند حافظه ای که جزو یک مغز مادی است ان مغز را هم من از زمانی که در این دنیا ایجاد شده ام دارم پس بدیهی است چیزی را که در بعدی دیگر قول داده ام در حافظه ام نباشد اما خدا با فرستادن پیامبرانش ما را متذکر این عهد می کند و به پیامبرش می گوید (( انت مذکر ))
چه عهدی بسته ام این که از شیطان پیروی نکنم و خدا را بپرستم و این صراط مستقیمی است که هر روز از خدا می خواهمش
من - فرزند آدم خواستم خطای آدم و حوا را تکرار نکنم اما هر روز من پر شده از خطا
۸۴۱۶۵۰۳۰۴۵
آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم ! که شیطان را پرستش نکنید که او براى شما دشمن آشکارىاست؟و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است ؟
این عهد وپیمانی که خداوند از آن سخن میگوید احتمالا در عالم ذر از انسان گرفته شده است طبق گفته ی بعضی ازمفسرین وانسان فراموشکاربادیدن مادیات ومشغول شدن با آن ها عهد خود باخدا رافراموش کرده وفریفته ی شیطان شدوخداوند دراین آیه باردیگر این عهدوپیمان رایادآوری میکند.ولی موضوع دیگری راکه دررابطه ی با این عهد وپیمان میتوان مطرح کرداین عهد احتمالاعهدی است که ازهمه ی انسان ها گرفته شده است «اعم ازپیامبر وغیر پیامبر».
درقرآن درجایی دیگر «سوره ی احزاب آیه ی۷ »ازعهد وپیمانی دیگر سخن به میان می آید عهدی که خداوندازپیامبران خود گرفته است که طبق احادیث این عهد ادا کردن مسئولیت تبلیغ ورسالت ورهبری وهدایت مردم درتمام زمینه ها وابعاد است .وهمه ی اینها نشان دهنده ی اهمیت پاکی ولطافت روح انسان ها وقرار گرفتن آنها درصراط مستقیم ازجانب خداست
آیا با شما اى فرزندان آدم! عهد نکردم که شیطان را پرستش نکنید که همانا او براى شما دشمنى نمایان است؟
و این که مرا پرستش کنید که این راهى است راست.
1 - اطاعت نکردن از شیطان و تسلیم نشدن در برابر او، توصیه خداوند به فرزندان آدم است .
2 - کسانى که به توصیه خداوند مبنى بر اطاعت نکردن از شیطان توجه نکنند، مورد سرزنش او قرار دارند.
3 - اطاعت از شیطان، به منزله عبادت او است.
4 - امر و نهى کردن و فرمان دادن، نقش شیطان در ارتباط با انسان ها است.
5 - پیروى از شیطان، جرم است و پیروان او مجرم اند.
6 - نقش شیطان، در پیدایش جرم و تبه کارى در میان بنى آدم
7 - شیطان، دشمن مسلّم و آشکار انسان است.
8 - دشمنى شیطان نسبت به انسان، امرى روشن و تردیدناپذیر است.
9 - دشمنى و بدخواهى شیطان براى انسان، فلسفه توصیه خداوند به اطاعت نکردن از شیطان است .
10 - ضرورت اطاعت نکردن از دشمن، امرى است بدیهى و روشن‌است .
11 - اطاعت از دشمن، امرى است مذموم و ناپسنداست .
12 - احکام و توصیه هاى الهى، برخوردار از حکمت و فلسفه و در جهت منافع و مصالح انسان ها است.
تفسیرآیه 61)
1 - عبادت خداوند، توصیه او به فرزندان آدم است .
2 - عبادت خداوند و پرهیز از اطاعت شیطان، صراط مستقیم الهى است.
3 - بودن در صراط مستقیم، خواسته و آرمان انسان ها است.
4 - کسانى که از عبادت خدا سرباز زده و از صراط مستقیم منحرف شوند، مورد سرزنش خدا قرار دارند.
5- پرهیز از شرک و رهایى از وسوسه هاى شیطان، مقدمه و پیش شرط ورود به آستان بندگى خدا و گام نهادن در صراط مستقیم الهى است.
خدا در این دو آیه میخواهد بپرسد که آیا با شما اتمام حجت نکرده بودمکه پیروی از شیطان پیروی از خبیث ترین دشمنتان است؟
پاسخ:
کجا بر سر آیم از این عار و ننگ
که با او به صلحیم و با حق به جنگ ؟
خدا جون!
یادمه که اینم بهم همون اولا بهم گفته بودی
همون موقع ها که منو آفریدی
داشتی نگام می کردی
خواستم بگم مثه نگاه یه مادر <عاشقانه
اما پشیمون شدم
گفتم: مادر هم عشقشو از تو داره
خواستم بگم مثه نصیحت پدر <مشفقانه
دیدم نه این شفقت هم از توئه
پس می گم مثه خودت عاشقانه و مشفقانه و پر از مهربونی
نگام کردی و گفتی
این شیطون<یه دشمن آشکاره
یادت باشه که اون در کمینت نشسته
در کمین تو که من خیلی دوستت دارم
و برات نگرانم
و بدون این منم
من
من
خدای تو
آفریننده تو
رب تو
کسی که از روحش در تو دمیده
کسی که دوستدار توئه
و قلبش برات می تپه
یادت باشه
فراموش نکنی ها
آخه تو خیلی فراموشکاری
اما هم این دشمنی آشکاره که تو در شیطان دیدی
و هم این راه مستقیمی که من دارم نشونت می دم
و فقط من این راهو بلدم
یادت باشه که
یه وقت فریب نخوری
اینها را بهم گفتی
اون موقع فهمیدم
بهت قول هم دادم
یه قول مردونه!
اما تو همه چی رو از اول می دونستی
که من فراموشکارم
و ناسپاسم
و ...
و الان که داری این سوالو ازم می پرسی
و اون عهد و پیمونو
یادم می دارم
چی دارم که بهت بگم...
خدای من!
چه بگویم از فرط خجلت و شرم؟
چه بگویم و سر به کدام بیابان بگذارم از این نفس بد عهد پیمان
شکن ؟اله من !گناهانم لباس خواری بر تنم کرده است و دوری از تو درماندگی را آرایشم شده است. و افزودنی لجن گناهانم دلم را میرانده است.
ای نهایت آروزیم! ای زیباترین مطلوبم! ای تنها پاسخگویم! و ای محبوب دلم! دلم را با جریان زلال توبه پذیریت زنده گردان.
بعزتت سوگند که جز تو گناهان خویش را بخشنده ای نمی یابم و شکستگی خویش را جز تو پیوندی نمی بینم.
من اینک با بالهای تواضع به بارگاه تو بازگشته ام و پیشانی خشوع و خواری خویش بر درگاه قدرتت نهاده ام.
اگر از در رحمت خویش برانیم به کدامین در پناهنده شوم و اگر از قله رأفتت فرو افکنیم به کدامین دامنه بگریزم؟ که صد افسوس از خجلت و رسوائیم و ... هزار افغان از توشه راهم.
استجابت کن دعای مرا و مسوزان ریشه نهال آرزوی مرا و بپذیر رجعت مرا و بپوشان فضیحت مرا.
ای پذیرنده ترین پذیرندگان! و ای پوشنده ترین رازپوشان! و ای مهر گسترترین مهربانان!
ای آدمزادگان آیا با شما عهد نبستم که شیطان را نپرستید زیرا روشن است که او دشمن بزرگ شماست و مرا پرستش کنید که این راه مستقیم است ( سعادت ابدی است )
ای فرزندان آدم مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید زیرا وی دشمن آشکار شماست ؟
ترجمه :
اى فرزندان آدم، آیا با شما عهد نکردم! که شیطان را پرستش نکنید که او براى شما دشمن آشکارى است ؟
* و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است ؟
پاسخ فطرت من :
خدایا در عوالم قبل از این دنیا(عالم عهد ومیثاق – عالم ذر) ما همگی به ربوبیت تو اقرار کردیم وهمگی در جواب الست بربکم؟ گفتیم بلی. وتو در انجا به ما انبیاء واولیائت را شناساندی ودشمنان ما را به ما شناساندی اما ما که به این دنیا امدیم همه را فراموش کردیم ولذا انبیا ورسل را برای یاداوری ان میثاق فرستادی بارها دیدیم که گوش دادن به حرف شیطان(تعبد شیطان) چه زیان وضرری به ما رسانده ولی بازهم این اشتباه را تکرار می کنیم. خدایا کمک کن که از شر وسوسه های شیطان واطاعت نفسم نجات پیدا کنم . خدایا از خودت یاری می طلبم
اعوذ بالله القوی من الشیطان الغوی
ترجمه فارسى
60 - آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم ! که شیطان را پرستش نکنید که او براى شما دشمن آشکارى است ؟
61 - و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است ؟
تفسیر نمونه
-------------------------------------------------------------
این آیه به ملامتها و سرزنشهاى پر معنى خداوند نسبت به مجرمان در روز قیامت اشاره کرده ، چنین مى گوید: آیا با شما عهد نکردم اى فرزندان آدم که شیطان را پرستش و اطاعت مکنید که او دشمن آشکار شماست ؟ این عهد و پیمان الهى از طرق مختلف از انسان گرفته شده ، و بارها این معنى را به او گوشزد کرده است :نخست آن روز که فرزندان آدم در زمین نشو و نما کردند این خطاب به آنها شد: ((اى فرزندان آدم ! شیطان شما را نفریبد همانگونه که پدرتان را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان خارج ساخت تا عورتشان را براى آنها آشکار کند! چه اینکه او و پیروانش شما را میبینند و شما آنها را نمیبینید، (بدانید) ما شیاطین را اولیاى کسانى قرار دادیم که ایمان نمى آورند (اعراف - 27).
سپس همین اخطار به طور مکرر بر زبان رسولان الهى جارى شد، چنانکه در آیه 62 سوره زخرف میخوانیم و لا یصدنکم الشیطان انه لکم عدو مبین : شیطان شما را از راه حق باز ندارد که او دشمن آشکار شماست .
و در آیه 168 - بقره میخوانیم : و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین : از گامهاى شیطان پیروى نکنید که او براى شما دشمن آشکارى است ! از سوى دیگر این پیمان در عالم تکوین به زبان اعطاى عقل به انسان نیز گرفته شده است ، چرا که دلائل عقلى به روشنى گواهى میدهد انسان نباید فرمان کسى را اطاعت کند که از روز نخست کمر به دشمنى او بسته او را از بهشت بیرون کرده و سوگند به اغواى فرزندانش خورده است . از سوى سوم با سرشت و فطرت الهى همه انسانها بر توحید، و انحصار اطاعت براى ذات پاک پروردگار، نیز این پیمان از انسان گرفته شده است ، و به این ترتیب نه با یک زبان که با چندین زبان این توصیه الهى تحقق یافته و این عهد و پیمان سرنوشتساز امضا شده است .
این نکته نیز قابل توجه است که عبادت در جمله ((لا تعبدوا الشیطان )) به معنى اطاعت است ، زیرا عبادت همیشه به معنى پرستش و رکوع و سجود نمى آید، بلکه یکى از اشکال آن همان اطاعت کردن است ، چنانکه در آیه 47 سوره مؤ منین میخوانیم که فرعون و اطرافیانش بعد از مبعوث شدن موسى (علیهالسلام ) و هارون (علیهالسلام ) گفتند: (ا نؤ من لبشرین مثلنا و قومهما لنا عابدون ).((آیا ما به دو انسانى که همانند ما هستند ایمان بیاوریم ، در حالى که قوم آنها عبادت و اطاعت ما مى کردند))؟!و در آیه 31 سوره توبه میخوانیم : خداوند در باره یهود و نصارى میفرماید: ((اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله و المسیح بن مریم و ما امروا الا لیعبدوا الها واحدا)): آنها دانشمندان و راهبان خود را معبودانى در برابر خدا قرار دادند، همچنین مسیح فرزند مریم را، در حالى که جز به عبادت خداوند یگانه که هیچ معبودى جز او نیست دستور نداشتند)).
جالب اینکه در روایتى از امام باقر و امام صادق (علیهالسلام ) که در ذیل این آیه آمده چنین میخوانیم : اما و الله ما دعوهم الى عبادة انفسهم ، و لو دعوهم ما اجابوهم و لکن احلوا لهم حراما و حرموا علیهم حلالا فعبدوهم من حیث لا یشعرون !: به خدا سوگند آنها (دانشمندان و راهبان ) یهود و نصارى را به عبادت خویشتن دعوت نکردند، و اگر دعوت میکردند هرگز یهود و نصارى دعوتشان را اجابت نمینمودند، ولى آنها حرامى را براى ایشان حلال و حلالى را حرام کردند (و آنها پذیرا شدند) و به این ترتیب بدون توجه آنان را پرستش کردند.
در آیه بعد براى تاکید بیشتر و بیان آنچه وظیفه فرزندان آدم است میفرماید: آیا من به شما عهد نکردم که مرا بپرستید و از من اطاعت کنید که راه مستقیم همین است (و ان اعبدونى هذا صراط مستقیم ).
از یکسو پیمان گرفته که اطاعت شیطان نکنند، چرا که او دشمنى و عداوت خود را از روز نخست آشکار ساخته ، کدام عاقل به فرمان دشمن دیرینه و آشکارش ترتیب اثر میدهد؟و در مقابل پیمان گرفته که از او اطاعت کنند، و دلیلش را این قرار میدهد که صراط مستقیم همین است و این در حقیقت بهترین محرک انسانها است ، چرا که فى المثل هر کس در وسط بیابان خشک و سوزانى گرفتار شود و جان خودو همسر و فرزند و اموالش را در خطر دزدان و گرگان ببیند، مهمترین چیزى که به آن میاندیشد پیدا کردن راه مستقیم به سوى مقصد است ، راهى که سریعتر و آسانتر او را به سر منزل نجات برساند.
ضمنا از این تعبیر استفاده میشود که این جهان سراى اقامت نیست ، چرا که راه را به کسى ارائه میدهند که از گذرگاهى عبور میکند و مقصدى در پیش دارد.
تفسیر المیزان
-------------------------------------------------------------
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَبَنى ءَادَمَ أَن لا تَعْبُدُوا الشیْطنَ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوُّ مُّبِینٌ
کلمه ((عهد(( به معناى وصیت (سفارش ) است .مراد از (عبادت کردن و پرستیدن شیطان ) اطاعت اوست در وسوسه هایى که مى کند و به آن امر مى کند (یعنى وسوسه هاى شیطان را اطاعت نکنید، زیرا که ) غیر از خداوند و کسانى را که خداوند دستور داده نباید اطاعت کرد. در این آیه براى نپرستیدن شیطان چنین علت آورده که : ا و براى شما دشمنى است آشکار. آشکار بودن دشمنى اش هم از این جهت است که دشمن در دشمنى کردن خیر کسى را نمى خواهد. وجه اینکه چرا خداوند مجرمین را به عنوان بنى آدم خطاب کرده این است که دشمنى شیطان نسبت به مشرکین ، به خاطر غرض خاصى که به آنها داشته باشد، نبوده ، بلکه به خاطر این بوده که فرزندان آدم بودند. و این دشمنى در روز اول آن جا بروز کرد که ماءمور به سجده بر آدم شد و زیر بار نرفت و استکبار کرد، نتیجه اش هم این شد که از درگاه خدا رانده شد از آن روز با ذریه آدم نیز دشمن گردید و همه را تهدید کرد.و اما آن عهدى که خداى تعالى با بنى آدم کرد که شیطان را عبادت و پرستش و اطاعت نکنند، همان عهدى است که به زبان انبیا و رسولان خود به بشر ابلاغ فرمود و تهدیدشان کرد از اینکه او را پیروى کنند، مانند این پیام که فرمود: ((یا بنى آدم لا یفتننّکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنة (( و نیز فرمود ((و لا یصدنکم الشیطان انه لکم عدو مبین ((.
ولى بعضى از مفسرین گفته اند: مراد از عهد مزبور عهدى است که خداى ت عالى در ((عالم ذر(( از انسانها گرفت و فرمود: ((الست بربکم قالوا بلى (( و لیکن اگر به خاطر داشته باشید، ما در تفسیر آیه ذر گفتیم : عهد ((عالم ذر(( به وجهى عین آن عهدى است که در دنیا متوجه بشر کرده .
نظر شخصی
خداوندا چه بگویم که من از گفتن عاجز و در دوستی سست و ضعیفم.
تمام پیمانهایم را فراموش کردم .با وجود اینکه دشمنم را برایم معرفی کرده بودی ولی باز فریب خوردم و با او دوستی کردم.آن عهد اول که هیچ ، بارها و بارها با تو عهد دوباره بستم ولی باز آن را شکستم. مرا به راه راستم کشاندی ولی باز راه کج کردم.
ولی خدایا با تمام سستی ام ، دلم می خواهد که آدم خوبی باشم . کمکم کن.
خدایا از دست این دلم فریاد دارم زیرا هر جه می کشم از دست همین دل است اگر این دل را جای تو کرده بودم دیگر غیر تو را نمی خواستم و غیر تو را نمی دیدم و تبعا عهد تو را فراموش نمی کردم ولی جکار کنم که زرق و برق دنیا فریبم داد شد آنجه نباید می شد. خدایا شکایت این دل غافل را پیش کی کنم. خدایا به خودت می گویم:
خدایا داد از این دل داد از این دل
که مو یکدم نگشتم شاد از این دل
به فردا دادخواهان داد خواهند
بگویم صد هزارون داد از این دل.
ترجمه :
اى فرزندان آدم، آیا با شما عهد نکردم! که شیطان را پرستش نکنید که او براى شما دشمن آشکارى است ؟
* و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است ؟
حرف دل :
خدایا در عوالم قبل از این دنیا(عالم عهد ومیثاق – عالم ذر) ما همگی به ربوبیت تو اقرار کردیم وهمگی در جواب الست بربکم؟ گفتیم بلی. وتو در انجا به ما انبیاء واولیائت را شناساندی ودشمنان ما را به ما شناساندی اما ما که به این دنیا امدیم همه را فراموش کردیم ولذا انبیا ورسل را برای یاداوری ان میثاق فرستادی بارها دیدیم که گوش دادن به حرف شیطان(تعبد شیطان) چه زیان وضرری به ما رسانده ولی بازهم این اشتباه را تکرار می کنیم. خدایا کمک کن که از شر وسوسه های شیطان واطاعت نفسم نجات پیدا کنم . خدایا از خودت یاری می طلبم
اعوذ بالله القوی من الشیطان الغوی
تفسیر:
از سوى سوم با سرشت و فطرت الهى همه انسانها بر توحید، و انحصار اطاعت براى ذات پاک پروردگار، نیز این پیمان از انسان گرفته شده است ، و به این ترتیب نه با یک زبان که با چندین زبان این توصیه الهى تحقق یافته و این عهد و پیمان سرنوشتساز امضا شده است .
نظیر همین معنى با تفاوت مختصرى در روایات دیگر نیز وارد شده است : از جمله در روایتى از امام صادق (علیهالسلام ) میخوانیم : من اطاع رجلا فى معصیة فقد عبده : کسى که انسانى را در معصیت پروردگار اطاعت کند او را پرستش کرده !
و در حدیث دیگرى از امام باقر (علیهالسلام ) آمده است : من اصغى الى ناطق فقد عبده ، فان کان الناطق یؤ دى عن الله فقد عبد الله ، و ان کان الناطق یؤ دى عن الشیطان فقد عبد الشیطان : کسى که به سخنگوئى گوش فرا دهد (و سخنش را بپذیرد) او را پرستش کرده ! اگر ناطق حکم خدا را مى گوید: پرستش خدا کرده ، و اگر از سوى شیطان سخن مى گوید پرستش شیطان کرده است !
10 – الم اعهد الیکم یا بنی ادم ان لا تعبد الشیطان انه لکم عدو مبین ؟؟؟
ای بنی آدم آیا با شما عهد نبستیم که شیطان را نپرستید ؟؟؟
خدایا خدایا امشب قصد جانم کردی؟؟؟
خدایا با این سوال اخری مرگم برسد سزاست .
خدایا چرا چرا چرا
من قول داده بودم
من پمان بسته بودم
بهم گفته بودی این دشمنته
بهم گفته بودی این باباتو بدبخت کرده
بهم گفته بودی این تو رو آواره کرده
بهم گفته بودی این تو رو از خونه ات بیرون کرده
بهم گفته بودی این تو رو از من جدا کرده
اما من
من
منه نادون
باز نفهمیدم باز جلوش نایستادم
باز راهش رو باز گذاشتم
باز باهاش دوستی کردم
اما اشتباه کردم
من که شیطونو نمیپرستم
اینا همش یعنی نادونم
خدایا بچه که زدن نداره
خب نفهمیدم دیگه
حالا میبخشی؟؟؟
حالا نگاهم میکنی؟
این بار نمیگم قول میدم
اینبار میگم به تو توکل میکنم تا از شر شیطون نجاتم بدی
این بار میگم از شر شیطون به خودت پناه میبرم .
ای خدای مهربونم
یا عفو