پرسش های خداوند از ما - ۹

 

سؤال نهم 

 

 

 

سوره یس - آیه ۷۷

نظرات 72 + ارسال نظر
آرزو شجیعی دانشکده علوم چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 07:29 ق.ظ

آیا انسان ندید (نمیداند) که ما او را از نطفه اى بى ارزش آفریدیم ، و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که ) به مخاصمه آشکار برخاست !
آفرینش نخستین دلیل قاطعى است بر معاد
گفتیم بحثهاى مربوط به مبداء و معاد و نبوت در سوره یس که قلب قرآن است به صورت مقطعه اى مختلفى مطرح شده است ، این سوره از قرآن مجید و مساله نبوت آغاز شد، و با هفت آیه منسجم که قویترین بیانات را در باره معاد در بر دارد پایان مى یابد.
نخست دست انسان را مى گیرد و به آغاز حیات خودش در آن روز که نطفه بى ارزشى بیش نبود مى برد، و او را به اندیشه وا مى دارد، مى گوید: آیا انسان ندید که ما او را از نطفه آفریدیم و او آنچنان قوى و نیرومند و صاحب قدرت و شعور و نطق رشد که حتى به مجادله در برابر پروردگارش برخاست و مخاصمه کننده آشکارى شد؟! (او لم یر الانسان انا خلقناه من نطفة فاذا هو خصیم مبین ).
چه تعبیر زنده و گویائى ؟ نخست روى عنوان انسان تکیه میکند یعنى هر انسانى با هر اعتقاد و مکتبى و هر مقدار دانشى میتواند این حقیقت را دریابد.
سپس سخن از نطفه مى گوید که در لغت در اصل به معنى آب ناچیز و بى ارزش است ، تا این انسان مغرور و از خود راضى کمى در اندیشه فرو برود
و به این ترتیب قدرتنمائى خدا را در این نیروى عظیمى که به قطره آب ناچیزى داده مجسم مى کند.
اما از سوى دیگر: او یک موجود فراموشکار و مغرور است ، و این نعمتهائى را که ولى نعمتش به او بخشیده در برابر او به کار میگیرد و به مجادله و مخاصمه برمى خیزد، زهى بیخبرى و خیره سرى ! براى بیخبرى او همین بس که او مثلى براى ما زد و به پندار خودش دلیل دندانشکنى پیدا کرد، و در حالى که آفرینش نخستین خود را به دست فراموشى سپرده گفت : چه کسى مى تواند این استخوانها را زنده کند در حالى که پوسیده است ؟! (و ضرب لنا مثلا و نسى خلقه قال من یحیى العظام و هى رمیم ).
منظور از ضرب المثل در اینجا ضرب المثل عادى و تشبیه و کنایه نیست ، بلکه منظور بیان استدلال و ذکر مصداق به منظور اثبات یک مطلب کلى است.

سیدرضا موسوی -دانشکده ادبیات چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 08:24 ق.ظ

اول هو نطفه و اخر هو جیفه .-حضرت علی ع -
این همه غرور و طغیان و سرمستی از طرف انسان واقعا که عجیب است . اگر نمیدانی یا فراموش کرده ایکه از چه خلق شده ای لااقل پایان کار انسان را که میدانی و میبینی که به لاشه ی بد بویی تبدیل میشود که همه از آن گریزانند .

محمود عزیزی چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:41 ق.ظ

77 - آیا انسان ندید (نمیداند) که ما او را از نطفه اى بى ارزش آفریدیم ، و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که ) به مخاصمه آشکار برخاست !
خداوند در این آیه مراحل خلقت انسان را که ابتدا نطفه ناچیز او را از آب بی ارزش سپس در جسم او روح دمیده شد و موجود ضعیف و ناتوانی بود . خداوند انسان را صاحب شعور و قدرت و تکلم ساخت و انسان نا سپاس با خالق خود به دشمنی برخواست . انسان با هر اعتقاد و مکتبی که دارد و هر دانشی که آموخته باید این حقیقت را در یابد که مراحل خلقتش چگونه بوده و به فکر واداشته شود که روز معادی هم خواهد بود.

محمد ساجدی چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 01:36 ب.ظ

با سلام
به نظر میرسد یکی از اهداف برخی پرسش های قرآنی . بازگرداندن ضمیر و وجدان انسانها به فطرت الهی خویش میباشد .
در این آیاه کریمه با اشاره دادن انسان به نقطه آغازین خویش که ماده ای بی حیات میباشد . جایگاه خالق و مخلوق مشخص یاد آوری شده است .
کلمه ُ آیا نگاه نمیکند ُ در این آیه که بیان در جریان بودن این موضوع میباشد . حجتی جاری و قابل مشاهده برای انسانهاست .
بهرحال با این آیت آشکار انسانها دست به طغیان زده و جایگاه خالق را فراموش میکنند .و یک هدف این آیه تذکار این مسئله است .

مریم گشاده رو-کشاورزی چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:16 ب.ظ

من و تمام آن آدم هایی که خود را برتر و والاتر از من می دانند کسانی که انسانهای دیگر را به خدمت و بیگاری می گیرند کسانی که ستم می کنند و کسانی که ستم می بینند کسانی که به مرکب ها سوار می شوند و کسانی که پیاده اند ...همه ما از نطفهای بی مقدار آفریده شده ایم همه
نه کسی از جنس فرشتگان است و خدایان خودش و نه از جنس طلا و ...
پس گردنکشی ما برای چیست و این همه ظلم که به هم می کنیم ما که این قدر بی قدار بوده ایم نباید در قصر های مرتفع خود احساس قدرت و غنی بودن از ذات خداوند کنیم
در آسمانها و آن سوی ابرها باز هم ما همانیم که از نطفه ای بی مقدار آفریده شده ایم

غلامحسین وطن حواه- مهندسی پنج‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:20 ب.ظ


ترجمه :
77 - آیا انسان ندید (نمیداند) که ما او را از نطفه اى بى ارزش آفریدیم ، و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که ) به مخاصمه آشکار برخاست !

تفسیر نمونه
-------------------------------------------------------------
آفرینش نخستین دلیل قاطعى است بر معاد
بحثهاى مربوط به مبداء و معاد و نبوت در سوره یس که قلب قرآن است به صورت مقطعه اى مختلفى مطرح شده است ، این سوره از قرآن مجید و مساله نبوت آغاز شد، و با هفت آیه منسجم که قویترین بیانات را در باره معاد در بر دارد پایان مى یابد.
نخست دست انسان را مى گیرد و به آغاز حیات خودش در آن روز که نطفه بى ارزشى بیش نبود مى برد، و او را به اندیشه وا مى دارد، مى گوید: آیا انسان ندید که ما او را از نطفه آفریدیم و او آنچنان قوى و نیرومند و صاحب قدرت و شعور و نطق رشد که حتى به مجادله در برابر پروردگارش برخاست و مخاصمه کننده آشکارى شد؟!
چه تعبیر زنده و گویائى ؟ نخست روى عنوان انسان تکیه میکند یعنى هر انسانى با هر اعتقاد و مکتبى و هر مقدار دانشى میتواند این حقیقت را دریابد. سپس سخن از نطفه مى گوید که در لغت در اصل به معنى آب ناچیز و بى ارزش است ، تا این انسان مغرور و از خود راضى کمى در اندیشه فرو برودو بداند روز اول چه بود؟ و تازه تمام این قطره آب ناچیز مبداء نشو و نماى او نبوده بلکه سلول زنده بسیار کوچکى که با چشم دیده نمیشود از میان هزاران سلول که در آن قطره آب شناور بودند با سلول زنده بسیار کوچکى که در رحم زن قرار داشت با هم ترکیب شدند، و انسان از آن موجود ذره بینى پا به عرصه هستى گذاشت !
مراحل تکامل را یکى بعد از دیگرى پیمود که شش مرحله آن طبق گفته قرآن در اوائل سوره مؤ منین در درون رحم مى باشد (مرحله نطفه ، سپس علقه ، بعد مضغه ، و بعد از آن ظاهر شدن استخوانها، سپس پوشیده شدن استخوانها از گوشت ، و سرانجام پیدایش روح یعنى حس و حرکت ). بعد از تولد که نوزادى بسیار ضعیف و ناتوان بود مراحل تکامل را نیز به سرعت پشت سر گذاشت ، تا به سر حد بلوغ و رشد جسمانى و عقلانى رسید.
آرى این موجود ضعیف و ناتوان آنچنان قوى و نیرومند شد که به خود اجازه داد به پرخاشگرى در برابر دعوت الله برخیزد، و گذشته و آینده خویش را به دست فراموشى بسپارد، و مصداق روشن ((خصیم مبین )) شود.
جالب اینکه : تعبیر ((خصیم مبین )) (جدال کننده و پرخاشگر آشکار). داراى یک جنبه قوت است و یک جنبه ضعف که ظاهرا قرآن به هر دو جهت در اینجا ناظر است .
از یکسو این کار جز از انسانى که داراى عقل و فکر و شعور و استقلال اراده و اختیار و قدرت دارد ساخته نیست (و میدانیم مهمترین مساله در زندگى انسان سخن گفتن است ، و سخنانى که محتواى آن قبلا در اندیشه حاضر میشود، سپس در قالب جمله ها قرار میگیرد، و مانند گلوله هائى که مسلسلوار به هدف شلیک میشود از مخارج دهن بیرون میپرد، و این کارى است که از هیچ جاندارى جز انسان حاصل نمى شود.
و به این ترتیب قدرتنمائى خدا را در این نیروى عظیمى که به قطره آب ناچیزى داده مجسم مى کند.
تفسیر المیزان
در این آیه به مساءله قیامت که در سابق خاطرنشان کرده بود برگشت نموده و به دنبال انکار مشرکین براى اثبات آن احتجاج مى کند و بعید نیست که بیان تفصیلى مطالب مشرکین باشد که جمله ((فلا ى حزنک قولهم ...(( اشاره اجمالى بدانست . و مراد از ((رؤ یت : دیدن (( علم قطعى است ، نه دیدن به چشم . و معنایش این است که : آیا انسان علم قطعى ندارد به اینکه ما او را از نطفه اى خلق کردیم ؟ و نکره آوردن ((نطفه (( به منظور تحقیر آن است . و کلمه ((خصیم (( به معناى دشمنى است که بر خصومت و جدال اصرار مى ورزد.و استهفام در آیه استفهام تعجبى است ، و معنایش این است که : ا ز عجائب این است که انسان مى داند که ما او را از نطفه اى حقیر و پشیز آفریدیم ، با این حال ناگهان دشمنى سرسخت براى خود ما مى شود.
نظر شخصی
آری انسان یک موجود فراموشکار و مغرور است ، و این نعمتهائى را که ولى نعمتش به او بخشیده در برابر او به کار میگیرد و به مجادله و مخاصمه برمى خیزد، زهى بیخبرى و خیره سرى .
خدایا می دانم که بنده ای فرمانبردار و حرف گوش کن برای تو نبوده ام ، می دانم که اصلم را فراموش کرده ام ، ولی خدایا باور کن از روی عناد و دشمنی با تو نبوده است . شیطان و هوای نفس مرا اغفال کرد.
ای کریم ! ببخش.


هاجر لکزیان - دانشکده علوم تربیتی دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 03:08 ب.ظ

آسمان بار امانت نتوانست پذیرد قرعه ی فال به نام من دیوانه زدند. به راستی که انسان تا چه اندازه می بایست دیوانه و نادان باشد. که بر آفریننده و ولی نعمت خود بشورد. و راه غفلت پیش گیرد. به راستی یکصدو بیست و چهار هزارچراغ که می تواند تاریک ترین سیاه چاله ها را روشن نماید. نتوانسته قلب این موجود ضعیف را روشن نماید . افسوس از غفلت بشر و به قولی((من ملک بودمو فردوس برین جایم بود آدم آورد در این ملک خرابات مرا))
بیایید. این بار بیشتر بیندیشیم که پیک مرگ خبرت نمیکند زنهار ....

آیا انسان ندید (نمیداند) که ما او را از نطفه اى بى ارزش آفریدیم ، و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که ) به مخاصمه آشکار برخاست !!

هاجر لکزیان - دانشکده علوم تربیتی دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 03:12 ب.ظ

آسمان بار امانت نتوانست پذیرد قرعه ی فال به نام من دیوانه زدند. به راستی که انسان تا چه اندازه می بایست دیوانه و نادان باشد. که بر آفریننده و ولی نعمت خود بشورد. و راه غفلت پیش گیرد. به راستی یکصدو بیست و چهار هزارچراغ که می تواند تاریک ترین سیاه چاله ها را روشن نماید. نتوانسته قلب این موجود ضعیف را روشن نماید . افسوس از غفلت بشر و به قولی((من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این ملک خرابات مرا))
بیایید. این بار بیشتر بیندیشیم که پیک مرگ خبرت نمیکند زنهار ....

آیا انسان ندید (نمیداند) که ما او را از نطفه اى بى ارزش آفریدیم ، و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که ) به مخاصمه آشکار برخاست !!

زینب شهری نژاد دانشکده ادبیات پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 04:53 ب.ظ

آیا انسان نمی داند که ما او را از نطفه ای بی ارزش آفریدیم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که) به مخاصمه ی آشکار (با ما) برخاست.
این آیه همواره هشداری است برای ما که هیچ گاه دچار غرور نشویم و خود را برتر از دیگری ندانیم .
آنگاه که انسان به خلقت اولیه ی خود می نگرد و اینکه او از نطفه ای بی ارزش یا «من منی یمنی» یا ... خلق شده است به این مساله پی می برد که وجود او آنقدر ناچیز است که حق ندارد در برابر دیگران احساس فخر و بزرگی کند چه رسد به اینکه خود را در برابر خدا نیز برتر بداند و از عبادت او سر باز بزند
ما انسانها آنچنان اسیر دنیا و مافیها شده ایم که فراموش کرده ایم از کجا آمده ایم و به کجا خواهیم رفت؟!!و لذا در برابر آفریدگار خود که به ما نعمت بودن را ارزانی داشته احساس غرور می کنیم و شکر بزرگترین نعمت خود را یعنی نعمت وجود را به جا نمی آوریم و به جای آن به طغیان و ظلم و ستم مشغول می شویم
ربنا لاتواخذنا ان نسینا او اخطانا

شهناز مظهری نمین - الهیات شنبه 6 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:34 ق.ظ

اگر انسان به یاد ضعف و حقارت خود باشد، هرگز گردنکشى نمى‏کند. «أولم‏یر الانسان... خصیم»
توجّه به آفرینش انسان از نطفه، ایمان به معاد را در انسان تقویت مى‏کند. «من نطفة»
بدتر از اصل خصومت با حق، آن است که خصومت شدید و آشکارا باشد. «خصیمٌ مبین»
ستیزه‏جوئى انسان با خدا، دور از انتظار و شگفت‏آور است. «فاذا هو خصیمٌ

رقیه حسین زاده یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:55 ق.ظ

آنقدر ضعیف و خاریم که با اندک قدرتی که آنهم از جانب اوست سر منشا هستی را فراموش می کنیم سر کشی را آغاز کرده واز او که در همه حال به ما عنایت دا شته دلیل وبرهان م
ی خواهیم وبه قدر لا یتناهی او شک میکنیم.
خدایا عف کن ما را به خاطر نا دانیمان.

مهدی رجائی دانشکده مهندسی دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:05 ب.ظ

آیا انسان ندید (مانند امیه خلف) که ما او را از نطفه ( جماد ناقابل چنین آراسته ) خلقت کردیم که دشمن آشکار ما گردید.

۸۴۱۶۵۰۳۰۴۵ شنبه 13 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:16 ب.ظ

۸۴۱۶۵۰۳۰۴۵
آیا انسان ندید (نمیداند) که ما او را از نطفه اى بى ارزش آفریدیم ، و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که ) به مخاصمه آشکار برخاست!
این آیه همواره هشداری است برای ما که هیچ گاه دچار غرور نشویم و خود را برتر از دیگری ندانیم .
آنگاه که انسان به خلقت اولیه ی خود می نگرد و اینکه او از نطفه ای بی ارزش یا «من منی یمنی» یا ... خلق شده است به این مساله پی می برد که وجود او آنقدر ناچیز است که حق ندارد در برابر دیگران احساس فخر و بزرگی کند چه رسد به اینکه خود را در برابر خدا نیز برتر بداند و از عبادت او سر باز بزند
ما انسانها آنچنان اسیر دنیا و مافیها شده ایم که فراموش کرده ایم از کجا آمده ایم و به کجا خواهیم رفت؟!!و لذا در برابر آفریدگار خود که به ما نعمت بودن را ارزانی داشته احساس غرور می کنیم و شکر بزرگترین نعمت خود را یعنی نعمت وجود را به جا نمی آوریم و به جای آن به طغیان و ظلم و ستم مشغول می شویم .

معصومه اکرامی -مرکز کامپیوتر یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:45 ق.ظ

آیا انسان [فکر نکرده و] ندیده است که ما او را از نطفه اى [بى مقدار] آفریده ایم، پس اینک او جدالگرى نمایان است؟


1 - خداوند انسان کافر را به دلیل اندیشه نکردن در چگونگى مبدأ پیدایش خود سرزنش کرده است.

2 - نطفه، مبدأ پیدایش و خمیرمایه آفرینش انسان است.

3 - نطفه انسان، چیزى پست و بى ارزش است .

4 - انکار معاد و ممکن ندانستن آن در عین آگاهى از مبدأ پیدایش انسان، امرى شگفت آور است.

5 - آفرینش انسان از نطفه، دلیل و نشانه توانایى خداوند بر برپایى قیامت و زنده کردن انسان است .

6 - خصومت و ستیزه جویى با خدا، از ویژگى هاى نوع انسان ها است.

7 - کفر و انکار قیامت، خصومت و ستیزه جویى آشکار و روشن با خداوند است.

8 - خصومت و ستیزه جویى انسان با خدا، امرى شگفت آور و به دور از انتظار و شأن آدمى است .

9 - توجه انسان به مبدأ پیدایش خود، زمینه ساز ممکن دانستن معاد و تصدیق به آن است .







۸۲۱۲۲۵۳۳۳۵(دانشکده علوم تربیتی یکشنبه 14 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 05:26 ب.ظ

ایا انسان چگونگی آفرینش خود را فراموش کرده است که حالا دشمن آشکار شده است؟
و بداند روز اول چه بود؟ و تازه تمام این قطره آب ناچیز مبداء نشو و نماى او نبوده بلکه سلول زنده بسیار کوچکى که با چشم دیده نمیشود از میان هزاران سلول که در آن قطره آب شناور بودند با سلول زنده بسیار کوچکى که در رحم زن قرار داشت با هم ترکیب شدند، و انسان از آن موجود ذره بینى پا به عرصه هستى گذاشت !
مراحل تکامل را یکى بعد از دیگرى پیمود که شش مرحله آن طبق گفته قرآن در اوائل سوره مؤ منین در درون رحم مى باشد (مرحله نطفه ، سپس علقه ، بعد مضغه ، و بعد از آن ظاهر شدن استخوانها، سپس ‍ پوشیده شدن استخوانها از گوشت ، و سرانجام پیدایش روح یعنى حس ‍ و حرکت ).
بعد از تولد که نوزادى بسیار ضعیف و ناتوان بود مراحل تکامل را نیز به سرعت پشت سر گذاشت ، تا به سر حد بلوغ و رشد جسمانى و عقلانى رسید.
آرى این موجود ضعیف و ناتوان آنچنان قوى و نیرومند شد که به خود اجازه داد به پرخاشگرى در برابر دعوت الله برخیزد، و گذشته و آینده خویش را به دست فراموشى بسپارد، و مصداق روشن ((خصیم مبین )) شود.
جالب اینکه : تعبیر ((خصیم مبین )) (جدال کننده و پرخاشگر آشکار). داراى یک جنبه قوت است و یک جنبه ضعف که ظاهرا قرآن به هر دو جهت در اینجا ناظر است .
پاسخ: واقعا اگر انسان به چگونگی آفرینش اولیه خود بیاندیشد هرگز چنین حرفهایینخواهد گفت.

فاطمه تقی پناهی- علوم تربیتی سه‌شنبه 16 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:40 ق.ظ

راست می گویی خدا
تو همیشه راست می گویی
خب یادم رفته بود
که وقتی بنا شد بیایم
و در این دنیا جایی برای خودم پیدا کنم
چگونه آمدم
و از چه ساخته شدم
و چگونه پرداخته شدم

این هنر تو بود که مرا از آن ذلت بیرون آوردی
و از آن ماده پست
که حالا حتی به آن فکر نمی کنم
مرا خلق کردی

بعد مرا عزیز نمودی
طوری که لباس عزت پوشیدم
و با افتخار قدم به زندگی نویی نهادم

کم کم اصل و ریشه ام
و آنچه از آن خلق شده بودم یادم رفت
و در برابرت ایستادم

این فراموشکاری
خدای من
فقط دربرابر تو نبود

من همین فراموشکاری را
- نمی خواهم مقایسه کنم -
اما در مقابل همان هایی که مرا از گوشت و خونشان ساختی و پرداختی نیز
به نمایش گذارده ام.

پدری را که نطفه اولیه من از او بود
و مادری که تمام رنج زیستنم را به جان خرید

و چون نیازم به آنان در خوراک و امنیت و نگهداری و محبت و نوازش و توجه<
بر آورده شد
دربرابرشان ایستادم

و آنها را نیز رنجاندم

هر چند گفتم که نمی خواهم مقایسه کنم

خدا!
هر چه سوالهای تو از من بیشتر می شود
هر چه این سوالها را می خوانم

گویی فراموشی ای که به دوش دارم
سنگین تر و سنگین تر می شود

و من می ترسم تا پایان خطاب های تو تاب نیاورم

خدا! این غرور کاذب از سر نادانی و فراموشکاری مزمنی است که در تمام ابعاد زندگی ام رسوخ کرده است.

خدا! بیچاره تر شدم!
در آغوش گرمت مرا بگیر

و با این علامت سوالهای دردناک
غم درونم را بیش از این مکن

خدا! مرا ببخش
بر کوچک بودن دنیای دیدم
و این کندی حافظه ام!


پوریا ابری ۸۳۱۲۲۲۰۰۶۹ چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 06:32 ب.ظ

آیا انسان ندید که ما او را از نطفه - جماد ناقابل - خلق کردیم که دشمن آشکار ما گردید

وحیده حاجی محمدی پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:20 ق.ظ

مگر آدمی ندانسته است که ما او را از نطفه ای آفریده ایم پس بناگاه وی ستیزه جویی آشکار شده است ؟

مهدی کوهستانی - علوم پایه پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:55 ق.ظ

ترجمه :
آیا انسان ندید (نمیداند) که ما او را از نطفه اى بى ارزش آفریدیم ، و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که ) به مخاصمه آشکار برخاست

پاسخ فطرت من :

بد نیست که هر چند وقت یکبار به سیر تکاملی خودم دقت کنم
باعث میشه تذکرات اخلاقی خوبی بگیرم
یکی : یاداوری الطاف وعنایات خدا به من از بدو خلقت است
من شیء مذکوری نبودم به من نور وجود داد
من رو از اصلاب پدران به رحم مادر فرستاد
درجای تنگ وتاریک وسخت رحم مادر9 ماه زندگی کردم اما وقتی خواستند من را به این دنیا بیاورند گریه کردم که چرا من را از جای به این خوبی دور میکنید(فکر میکردم بهترین جای خلقت است)
اومدم توی این دنیا که اگر قلب مهربان مادر وحمایت پدرم نبود بلافاصله مرده بودم وخدا این مهر را در دل مادر نهاد که مرا بپرورد
بزرگ شدم وبرای خودم توانایی کسب کردم وبرای دیگران شاخ وشونه میکشم
زور میگم
ظلم میکنم
از همه مهمتر در مقابل خدا قد علم میکنم
وبه اون توجهی ندارم
حالا هم مثل روزی که از مادر زاده شدم فکر میکنم این دنیا بهترین جاست
توی رحم این دنیا گیر کردم واگه بخوان منو ببرند گریه میکنم
دوم :من که از نطفه ای خلق شدم که اگر رحم مادر نبود ان نطفه از بین رفته بود حالا دچار غرور وخود فریفتگی شدم
به چی مینازم
به علمم
به قدرتم
به مالم به چی ؟
همه این هارو که خدا به من داده وهر لحظه اراده کنه میتونه از من بگیره
اما اون داره منو ازمایش میکنه

مهدی کوهستانی - علوم پایه پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:22 ق.ظ

ترجمه :
آیا انسان ندید (نمیداند) که ما او را از نطفه اى بى ارزش آفریدیم ، و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که ) به مخاصمه آشکار برخاست
حرف دل :

بد نیست که هر چند وقت یکبار به سیر تکاملی خودم دقت کنم
باعث میشه تذکرات اخلاقی خوبی بگیرم
یکی : یاداوری الطاف وعنایات خدا به من از بدو خلقت است
من شیء مذکوری نبودم به من نور وجود داد
من رو از اصلاب پدران به رحم مادر فرستاد
درجای تنگ وتاریک وسخت رحم مادر9 ماه زندگی کردم اما وقتی خواستند من را به این دنیا بیاورند گریه کردم که چرا من را از جای به این خوبی دور میکنید(فکر میکردم بهترین جای خلقت است)
اومدم توی این دنیا که اگر قلب مهربان مادر وحمایت پدرم نبود بلافاصله مرده بودم وخدا این مهر را در دل مادر نهاد که مرا بپرورد
بزرگ شدم وبرای خودم توانایی کسب کردم وبرای دیگران شاخ وشونه میکشم
زور میگم
ظلم میکنم
از همه مهمتر در مقابل خدا قد علم میکنم
وبه اون توجهی ندارم
حالا هم مثل روزی که از مادر زاده شدم فکر میکنم این دنیا بهترین جاست
توی رحم این دنیا گیر کردم واگه بخوان منو ببرند گریه میکنم
دوم :من که از نطفه ای خلق شدم که اگر رحم مادر نبود ان نطفه از بین رفته بود حالا دچار غرور وخود فریفتگی شدم
به چی مینازم
به علمم
به قدرتم
به مالم به چی ؟
همه این هارو که خدا به من داده وهر لحظه اراده کنه میتونه از من بگیره
اما اون داره منو ازمایش میکنه

لاله صفایی دانشکده علوم حدیث پنج‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 05:57 ب.ظ


9-اولم یرالانسان انا خلقناه من نطفة فاذا هو خصیم مبین ؟؟؟

ایا انسان ندید که او را از نطفه ای خلق کردیم که اینگونه دشمنی اشکار شده است ؟؟؟

چرا خدا چرا
چیزی ندارم بگم ای مهربونم فقط میگم ببخش ببخش ببخش
خیلی پر رویی کردم
خیلی بد کردم
گناهم نافرمانی تو بود
اعمالم مورد رضایت تو نبود
اما خداجونم
هدف من دشمنی با تو نبود
اشتباهی بود از بنده ای بی مقدار
خدایا یعنی میبخشی؟؟
خدایا بعنی میگذری؟؟؟
امیدم تویی میدونم که می بخشی...
یا اله العاصین

۸۴۱۳۱۴۰۰۶۶-دانشکده ادبیات شنبه 20 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 08:24 ق.ظ

ترجمه :
آیا انسان ندید (نمیداند) که ما او را از نطفه اى بى ارزش آفریدیم ، و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد که ) به مخاصمه آشکار برخاست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد